مرجع فایل

نظر

حجاب 19 ص


 سئو وردپرس

 

  • حجاب 19 ص
    حجاب 19 ص دسته: علوم انسانی
    بازدید: 4 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 31 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 19

    حجاب 19 ص

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل گل پاک یکی بامدادان فصل بهار جوانی به باغ فتادش گزار به شاخی گلی دید خوش رنگ وبو که از جان ودل گشت مشتاق او گلویش بنشرد وکردش جدا زگیلهای دیگر به وجوروجفا چوآن گل جدا شد زشاخ درخت بیفتاد در دست آن تیره بخت بکرد از طریق تحسّر نگاه به یاران واز دل بر آوردآه بگفتا که ای خواهران عزیز برای شما هست این روز نیز گذارید آرایش خود کنار بگیرید در زیر برگی قرار نمایید خود را از این دم نهان که مانید ایمن زغار تگران فهرست عنوان شماره صفحه مقدمه3 تاریخچه حجاب 3 علت پیدا شدن حجاب 5 بالا بردن ارزش 5 فلسفه پوشش در اسلام 6 آرامش روانی 8 استحکام پیوند خانوادگی 8 استواری اجتماع 9 ارزش و احترام زن 9 ایرادها و اشکالها 10 حجاب اسلامی در قرآن 12 کیفیت پوشش13 حدود پوشش14 شرکت زن در مجامع 15 توصیه های اخلاقی 16 نه حبس و نه اختلاط 16 فتواها 17 مسأله شنیدن صدای زن و دست دادن با زن 17 منابع 18 به نام خدا مقدمه لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است. علی هذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی توان تردید کرد. در اینجا مباحثی مثل علل پوشش، فلسفه پوشش از نظر اسلام، ایرادها و اشکالها و حدود پوشش اسلامی مطرح می گردد. تاریخچه حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است. ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 «تاریخ تمدن» راجع به قوم یهود و قانون تلمود می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانکه مثلاً بی آنکه چیزی بر سرداشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت, یا با هر سنخی از مردان دردودل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» همچنین در جلد اول «تاریخ تمدن» آمده, پس از داریوش گوشه نشینی زنان در زمان حیض که برایشان واجب بود, رفته رفته امتداد پیدا کرد و زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آنرا نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. آیا علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز, مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا می شود؟! همه می دانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است و همخوابی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملاً مجبور به گوشه نشینی شود. عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد: «مرحبا به زنان انصار، همینکه آیات سوره نور نازل شد، یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سرخود را با روسری های مشکی می پوشیدند. گویی کلاغ روی سرشان نشسته است» آیه 31 سوره نور به هر حال آنچه مسلم است اینست که قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتکر آن نیست. علت پیدا شدن حجاب در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالباً این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است. میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی) عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی) پدر شاهی و تسلط مرد بر زن (ریشه اقتصادی) حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی) عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد. (علت روانی) بالا بردن ارزش عللی که قبلاً ذکر کردیم کم و بیش مورد استفاده مخالفان پوشیدگی زن قرار گرفته است، دقیق ترین مطلب آن است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن باهوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد دست و پنجه نرم کند، از عهده زوربازوی مرد بر نمی آید، و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب، و زن را مظهر معشوقیت و مطلوبیت قرار داده است. در طبیعت، جنس نر گیرنده و دنبال کننده آفریده شده است. وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست, همانطور که متوسل به زیور و خود آرائی و تجمل شد, که از آن را ه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه، مقام و موقع خود را بالا برد. فلسفه پوشش در اسلام واژه حجاب: به معنای لغوی، حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است، چیست؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوششی حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را اینطور توصیف می کند: (حَتی تَوارَت بِالحِجابِ) یعنی تا آنوقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پرده حائز میان قلب و شکم را «حجاب» می نامند. استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به منع پوشش است به کار رفته است. فقها و چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه قبلی را استفاده می کردند. همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است. فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی، و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او. حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تری ریشه می گیرد و آن اینست که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوئیهای جنسی به هم می آمیزد، اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند. اکنون به شرح چهار قسمت فوق می پردازیم: 1)آرامش روانی نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می آورد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد. همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است که، میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرائی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند. این زن است که دلبری کند مرد را دلباخته. 2)استحکام پیوند خانوادگی اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی اینست که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود. در حالیکه در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود. 3) استواری اجتماع کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند:«حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بی حجابی و ترویج روابط جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد، بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند. پوشانیدن بدن به استثناء وجه کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی و اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جوئیهای شهوانی است. آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافه های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائماً مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت می شود یا در محیطی که باچنین مناظری رو به رو نشود؟ 4) ارزش و احترام زن اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می شود. قرآن می فرماید:«ذلِکَ اَدنی اَن یُعرفنَ فَلا یُوذین» سوره احزاب ایرادها و اشکالها حجاب و اصل آزادی یک ایرادی که بر حجاب گرفته اند اینست که موجب سلب حق آزادی, که یک حق طبیعی بشری است, می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود. پاسخ: اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقیّد سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را برهم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا «بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی» فرد نمی توان دانست. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب یا حتی با پیژامه بیرون آید پلیس ممانعت کرده و به عنوان اینکه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند.(حتی در کشورهای خارجی) رکود فعالیت ها ایراد دیگری که بر حجاب می گیرند اینست که سبب رکود و تعطیلی فعالیت هائی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است. پاسخ: حجاب اسلام نمی گوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت. مبنای حجاب در اسلام چنانچه گفتیم این است که التذاذات جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع، خالص برای کار و فعالیت باشد. به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند. چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی کند، بلکه موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز می باشد. آیا اگر زن ساده و سنگین به دنبال کار خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آینه و میز توالت وقت خود را تلف کند که افکار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را هوسباز و بی اراده کند؟ افزایش التهابها یک ایراد دیگر که بر حجاب گرفته اند اینست که ایجاد حریم میان زن و مرد، بر اشتیاقها و التهابها می افزاید و طبق اصل «اَلانسانُ حریصٌ علی ما مُنعَ مِنهُ» حرص و ولع نسبت به اعمال جنسی را در زن و مرد بیشتر می کند. پاسخ:درست است که ناکامی، به خصوص ناکامی جنسی، عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط است، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی کند بلکه بر آن می افزاید. بدین نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می گردد، از نوع حرص و آزهایی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم. ولی ممنوعیت و حریم، نیروی عشق و تغزّل و تخیّل را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک می کند و رشد می دهد و تنها در این هنگام است که مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفه ها می گردد. همانطور که محرومیتها و عقده های ناشی از محرومیتها سبب طغیان شهوات می گردد، پیروی و اطاعت مطلق نیز سبب طغیان و شعله ور شدن آتش شهوات می گردد. امثال فروید آن طرف سکه را خوانده اند و از این طرف سکه غافل مانده اند. النفسُ کالطِّول اَن تُهملهُ شب علیحُبِّ الرضاع و اَن تَفطِمهُ یُنفَطِمُ به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضاء در حد حاجت طبیعی، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن. و البته تبرج و خودنمایی زن در اجتماع و معاشرتهای آزاد و بی قید و بند سبب انحراف جنسی می شود و به مراتب بیشتر از آن است که محرومیت و دست نارسی سبب می گردد، تا جاییکه تصویب می کنند در انگلستان مرد با مرد می تواند ازدواج کند. حجاب اسلامی در قرآن در سوره نور از آیه 27 تا 31 بدین صورت بیان شده که: ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلاً آنان را آگاه بسازید. به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند این برای شما پاکیزه تر است. خدا بدانچه می کنید آگاه است. به زنان مؤمنه بگو دیدگان حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش برگریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران، یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادرزادگان، یا خواهرزادگان یا زنان. به هر حال با توجه به روایات مختلف و آیات می فهمیم که برای زن پوشانیدن چهره و دستها تا مچ واجب نیست، حتی آشکار بودن آرایشهای عادی و معمولی که در این قسمتها وجود دارد، نظیر سرمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز، مانعی ندارد. کیفیت پوشش می باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند. البته روسری خصوصیتی ندارد. مقصود، پوشیدن سر و گردن و گریبان است. گوشها و بناگوشها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن نباید معلوم باشد، باید قسمت آویخته همان روسری ها را از دو طرف روی سینه و گریبان انداخت تا قسمتهای یاد شده پوشیده گردد. «تُغطی شِعًرها و صِدًرُها و تَرائِبها و سوالفها» یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانید. « مجمع البیان، ذیل آیه 31 سوره نور» آیات دیگر: معنی آیات 61،60،59 سوره نور را در اینجا آورده: ای کسانی که ایمان آورده اید! بایست مملوک های شما و کودکان نا بالغ شما، در سه وقت اجازه دخول بگیرند: پیش از نماز صبح، هنگام نیمروز که جامه های خویش می نهید، و بعد از نماز عشاء. این سه وقت، خلوت شما است. و چون کودکان شما به حد بلوغ رسیده اند باید مانند دیگران اجازه ورود بگیرند. همسران پیغمبر: علاوه بر آیات سوره نور، سوره حجرات هم اشاراتی به این مطلب داشته. عربهای مسلمان بی پروا وارد اتاقهای پیغمبر می شدند. زنهای پیغمبر (ص) هم در خانه بودند. آیه نازل شد که اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید و اگر برای صرف غذا دعوت شدید به موقع بیائید و بعد هم برخیزید و بروید و به قصه گویی نپردازید زیرا کلیه این امور پیغمبر را ناراحت کرده و او شرم می کند شما را بیرون کند ولی خدا از شما شرم نمی کند. حدود پوشش در اینکه پوشانیدن غیر وجه کفّین بر زن واجب است، از لحاظ فقه اسلام هیچگونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزء ضروریات و مسلّمات است. نه از نظر قرآن و حدیث، و نه از نظر فتاوی، در این باره، اختلاف و تشکیکی وجود ندارد. به چند دلیل می توان گفت که پوشش وجه و کفّین واجب نیست: آیه «پوشش» آیه 31 سوره نور پوشانیدن وجه و کفین را لازم نشمرده است. 2) در موارد بسیاری که مستقیماً مسئله پوشش یا مسئله جواز و عدم جواز نظر مطرح است، ملاحظه می کنیم که در جواب و سؤالهایی که میان افراد و پیشوایان دینی رد و بدل شده، فقط مسئله «مو» مطرح است و مسئله «رو» به هیچ وجه مطرح نیست. 3) رویاتی که مستقیماً به پوشش و نگاه اشاره دارد: مسعدةبن زراره از امام صادق (ع) نقل می کند: وقتی از حضرت درباره زینتی که زن می تواند آشکار کند سؤال شد، فرمود: چهره و دو کف. 4) روایاتی که در باب احرام، پوشانیدن چهره را بر زن حرام می کند. شرکت زن در مجامع اسلام به اهمیت و ارزش فوق العاده پاکی و لزوم قانونی بودن روابط زن و مرد به صورت نظر و چه به صورت لمس و به چه به صورت شنیدن و چه به صورت همخوابگی توجه کامل دارد. به هیچ وجه راضی نمی شود با هیچ نام و عنوانی، خدشه ای بر آن وارد شود. جهان امروز به نام آزادی زن، و صریحتر: «آزادی روابط جنسی» روح جوانان را سخت فاسد کرده است. به جای اینکه این آزادی به شکفتن استعدادها کمک کند، به شکل دیگر و به صورت دیگر غیر آنچه در قدیم وجود داشت، نیروها و استعدادهای انسانی را هدر داده است و می دهد. زن از کنج خانه بیرون آمده، اما به کجا رو آورده است؟ به کنار دریاها، حاشیه خیابانها، مجالس شب نشینی! اسلام با همه توجهی که به خطر شکسته شدن حصار عفاف دارد، همانطور که رویش این آئین پاک خدائی است که یک آئین معتدل و متعادل است و از هر افراط و تفریطی به دور است و امّتش را «امت وسط» می خواند از جنبه های دیگر غافل نمی شود. زنان را تا حدودی که منجر به فساد نشوند از شرکت در اجتماع نهی نمی کند. در بعضی موارد شرکت آنها را واجب می کند مانند حج که بر زن و مرد به طور مساوی واجب است. و حتی شوهر حق ممانعت ندارد و در بعضی موارد به ترخیص اکتفا می کند. اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را می دهد دستور می دهد به صورت مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. در اینجا دو مسئله مطرح است: زن باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمائی و تحریک آمیز نباشد. مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیش او باشد. احادیثی در مورد توصیه های اخلاقی حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه چیز بهتر برای زن اینست که مرد بیگانه ای را نبیند و مرد بیگانه ای هم او را نبیند. رسول اکرم به علی (ع) فرمود: اولین نگاه مفت تو است اما نگاه دوم به زیانت می باشد نه به سودت. نه حبس نه اختلاط اسلام می گوید: نه حبس و نه اختلاط بلکه حریم. سنت جاری مسلمین از زمان رسول خدا همین بوده که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شده اند ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده است. فتواها علامه در تذکرة الفقها، کتاب الصلاة می فرماید: جمیع بدن زن عورت است جز چهره,، به اجماع جمیع علماء در جمیع شهرها، جز ابوبکربن عبدالرحمن بن هاشم که تمام بدن زن را عورت دانسته و سخن او به حکم اجماع مردود است. از نظر علماء ما (شیعه) دو دست تا مچ نیز مانند چهره است و عورت نیست. عورت: به هر چیز آسیب پذیر که مورد نگرانی است گفته می شود. حس احتیاط را در این زمینه نباید فراموش کرد. مسئله شنیدن صدای زن در صورتی که تلذّذ و ریبه در کار نباشد جایز است و حرفی که در آن کرشمه یا ناز به کار نرود جایز است. مسئله دست دادن دست دادن با زن بیگانه جایز نیست، ولی اگر جامه ای حائل باشد مانعی ندارد. ولی اگر تلذّذ و ریبه در کار باشد حرام است. منابع : پوشش زن در اسلام» ، محمد اشتهاری

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : حجاب 19 ص , حجاب 19 ص