مرجع فایل

نظر

وتمدن اسلام


 سئو وردپرس

 

  • وتمدن اسلام

    امروز: یکشنبه 3 مرداد 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    وتمدن اسلام دسته: علوم انسانی
    بازدید: 6 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 21 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 1

    وتمدن اسلام

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل HYPERLINK "http://sharq.blogfa.com/post-12.aspx" فرهنگ وتمدن اسلام : http://sharq.blogfa.com - عناصر تشکیل دهنده فرهنگ و تمدن عوامل مختلف و متعددی در به وجود آمدن و شکل گیری فرهنگ و تمدن تأثیرگذار می باشند، از جمله مهمترین عواملی که در این زمینه نقش اساسی دارند عبارتند از: 1.  آنچه در مرحله اول موجب آماده شدن زمینه رشد و شکوفایی می شود وجود امنیت، آرامش و کاهش اضطراب‌ها است.[1] 2.  دومین عنصر تشکیل دهنده فرهنگ و تمدن، تعاون و همکاری گروهی با هدف مشخص[2] در واقع نوعی همبستگی است که ابن خلدون از آن به عصبیت تعبیر می نماید[3] و  می توان آن را نوعی غرور و همبستگی ملی دانست. 3.  عامل بعدی در شکل گیری این روند رو به رشد، اخلاق است که سبب جلوگیری  از سقوط می شود.[4] 4.  عامل دین در ایجاد فرهنگ و تمدن نقش بسیار مهمی دارد.[5] 5.  در رابطه با عامل سوم و چهارم دانشمندان اسلامی در رابطه با فرهنگ فرموده‌اند: منظور ما از فرهنگ، عقاید و اخلاق است. برخلاف ما که وقتی در محاوراهایمان واژه فرهنگ را استعمال میکنیم، بیشتر آداب و رسوم و زبانها همچنان این حرف‌ها به ذهنمان می‌آید و وقتی ده درصد بودجه جهان اسلام را برای فرهنگ می گذارند متاسفانه صرف همین‌ها می‌شود. بنابراین فرهنگ باورها و ارزش‌هاست و مسائل دیگر جنبه فرعی و ثانوی دارد. شکل خانه‌سازی یا برخی آداب و رسوم، ماهیت فرهنگ را عوض نمی کند. فرهنگ جامعه هنگامی تعییر می کند که باورهایش درباره هستی و انسان و ارزش‌های حاکم بر زندگی تغییر کند. اصول دین و فروع دین هم بیشتر به باورها و ارزش‌ها مربوط است. باورها را بیشتر در اصول و ارزش‌ها را بیشتر در فروع دین مطرح می کنیم. پس حقیقتاً جایی که اسلام در زندگی اجتماعی مردم اثر می گذارد، در بعد فرهنگی است و به وسیله فرهنگ، با تمدن ارتباط پیدا می کند. به همین خاطر مسائل فرهنگی و تمدن با هم آمیخته است، حتی یک پدیده از جهتی مربوط به تمدن و از جهتی مربوط به فرهنگ است. اگر شکل ظاهری و جهات محسوس آن را حساب کنیم، بعد تمدنی است و اگر جهات معنایی آن را در نظر بگیریم، آن بار معنایی که در بردارد و حکایت از باور یا ارزش خاصی می کند، آن با فرهنگ جامعه ارتباط دارد.[6] 6.  اصل تسامح و تحمل افکار و اندیشه های مختلف. 7.  حفظ وحدت و یکپارچگی و عدم انفکاک که موجب اعتلای بیشتر  می گردد. 8.  دو عامل رفاه نسبی و فشار اقتصادی و اجتماعی نیز در این روند از جایگاه برجسته‌ای برخوردارند.[7] 9.  هجرت نیز دارای نقش اساسی در تشکیل تمدن است: در واقع اگر تمدن های جهان را مورد ارزیابی قرار گیرد دیده میشود که تمدن ها همگی در پی مهاجرت ها به وجود آمده اند: ما در طول تاریخ27 تمدن شناخته شده داریم از جمله: تمدن آمریکای جدید، تمدن اروپای جدید،، یونان، روم، چین، هند، بین النهرین، سومر، آکاد،بابل وامثال این ها همگی درپی مهاجرت قومی از سرزمینی به سرزمین دیگری به وجود آمده اند،یعنی قوم مهاجر در سرزمین جدید تمدن می ساخت و متمدن می شد. مثلاً تمدن "بین النهرین" در پی کوچ مهاجران «آرامی»به قولی از عربستان و به قولی دیگر از نقاط شمالی به عراق فعلی به وجود آمد؛مهاجران در آنجا تمدن عظیم آشوری وآکادی و بابلی و از همه بزرگتر تمدن سومری را تأسیس نمودند یا مثلاً آریا یی ها از نواحی شرقی همراه با برخی از قبایل دیگر در قسمت غربی دریای خزر به هند کوچ کردند و تمدن بزرگ "هند"؛ یعنی فرهنگ،ادبیات؛ هنر و مذهب هند را به وجود آوردند.گروهی دیگر از این قبایل به خراسان آمده و تمدن" پارس" را بنا نهادند و گروهی دیگر به خراسان آمدند و "هخامنشیان" و" ساسانیان" را ساختند، گروهی دیگر به نواحی آذربایجان وغرب ایران آمدند وتمدن عظیم "مانَاها" و "مادها" رابنا نهادند و گروهی دیگر به یونان کوچ کردندوتمدن" یونان" را تأسیس نمودندو عده ای دیگر به غرب رفتند وتمدن" روم" را ساختند همه تمدن های فوق الذکر را آریائی ها بعد از کوچ خویش بنا نهاده اند. آخرین تمدن نیز که تمدن آمریکای جدید است به وسیله ی مهاجران اروپایی شکل گرفت. جای سوأل اینجاست که آیا مهاجران شایستگی بنای تمدن ها را داشته اند یا اینکه سرزمین هایی که مهاجران بدانها روی آورده اند، مستعد رشد بودند وزمینه ی تأسیس تمدن ها را داشته اند؟ دکتر شریعتی در جواب این سوأل می گوید: هیچکدام ! زیرا آریائی ها بیش از ده الی بیست هزار سال در نواحی خزربه صورت وحشی زندگی می کردند در حالی که کوچکترین اثری از تمدن در میانشان نبود؛ پس خود تمدن ساز نبودند واز آن طرف ایرانی ها و هندی ها هم برای رشد تمدن مساعد نبودند؛ زیرا قبل از ورود آریائی ها دهها هزار سال در ایران وهند می زیستند ولی تمدنی را نساختند. یا مثلاً تمدن جدید آمریکا که آخرین تمدن بشری است، به واسطه ی عده ای از مهاجران اروپایی که به قول شریعتی از وحشی ترین و جنایتکارترین آدمها بودند، شکل گرفت؛ کسانی چون مسیونرها و مزدوران اروپایی که در آفریقا آدم شکار می کردند واگر کوچ نمی کردند و در آلمان و ایتالیا می ماندند باید در زندان هامی پوسیدند ویا به دار کشیده می شدند و از آن طرف سرخ پوستان آمریکاهم قرن ها در آنجا ساکن بودند ولی تمدنی نساختند پس نه سرزمین آمریکا تمدن خیز بود و نه مهاجران اروپا متمدن بودند. پس چه چیزی تمدن ساز است؟ جواب این است که نفس مهاجرت تمدن آفرین است؛ هجرت ازسرزمین ابتدایی، هجرت از چارچوب ها و قالب های بسته وسنت های منجمد فکری، هجرت از نظام آموزشی و تربیتی غلط، از عادات و رسوم روزمره ی زندگی، از سرزمین ووطن محبوب، از دل مشغولی ها و مشاغل روزمره، هجرت از هر آنچه لذت بخش است، از خویشاوندان و روابط انسانی گذشته و... بله ! ترک سرزمینی که قرن ها محل سکونت خود و آباء و اجدادمان بوده و عشق وایمان وتقدس وهمه ی لذت آدمی در آنجا بوده، ورفتن به سرزمینی ناشناخته که هیچ پیوندی با آن سرزمین وجود نداشته، گرچه امری ساده نیست؛ اما در عین حال بسیار تأثیر گذار وتمدن ساز است. کوچ کردن از همه ی این تعلقات را هجرت می گویند وکسی که دست به هجرت می زند مهاجر ودر اساس متمدن گفته می شود؛ چرا که شایستگی تمدن را پیدا می کند، قالب ها و قیدها را در هم شکسته، تغییر را از خود آغاز نموده و منشاء تغییر و تحول در بنیان های اجتماعی گشته است « ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسه. پس آنگونه که فاشیست ها ونژادپرستان ادعا می کنند که نژادها ذاتاً تمدن سازاست، نبوده و برتری ذاتی در میان انسان ها وجود ندارد و خدا همه را از یک فطرت سرشته است و این آدمیان هستند که بعد از خلقت با استفاده از اختیار خویش ظرفیت وجودی خویش را ارتقاء می دهند. "تاین بی "یکی از فلاسفه ی بزرگ تاریخ معاصر که می گویند بعد از ابن خلدون، مورخ بزرگ وفیلسوفی به عظمت او نیامده، می گوید: « مردانی که تاریخ بشریت را ساخته اند همگی بدون استثناء دارای یک وجه مشترکند؛ اینان زندگیشان به دوراه متضاد تقسیم می شود:  1ـ دوره ی انعزال و دورشدن از جامعه. 2ـ دوره ی بازگشت به جامعه. اینان در دوره ی انعزال که افراد عادی جامعه هستند، تشخَص خاصی ندارند واگر هم دارند در استعداد است نه در فعلیت. لذا کسی متوجه غیر عادی بودن آنها نیست. آنان در این دوره به مرحله ی تکوین می رسند وتربیت می شوند، زمینه ی رشد فکری و روحی آنها فراهم می گردد وهنگامی که بر می گردند،انسانی جدید وحامل رسالت جدیدی هستند.در زندگی همه شخصیت های بزرگ و مؤثر از پیامبران گرفته تا دیگر مصلحان،این حالت مشترک وجود دارد. » نمونه ی این شخصیت های مهاجر عبارتند از: حضرت ابراهیم که هجرتش از عراق به فلسطین واز آنجا به مصر و مکه، اورا به طلایه دار توحید ویکتا پرستی ودرهم شکننده  کاخ نمرود ونمرودیان مبَدل ساخت و هجرتش از فلسطین به مکه منجر به تأسیس خانه ی کعبه و مرکز عبودیت انسان ها در جهان گشت. ویا حضرت موسی که در کاخ فرعون در ناز و نعمت بسرمی برد، یک حادثه ( کشتن مرد قبطی ) اورا به صحرا و دوری از جامعه کشاند؛ فقر، چوپانی، آوارگی وگرسنگی را تجربه می کند؛ سپس به دیار فرعون بر می گردد؛ اما نه به عنوان شاهزاده ای کاخ پرور بلکه به عنوان یک چوپان پیامبر، علیه نظامی که در آن پرورش یافته، قیام می کند و نظام فاسد فرعونیان را در هم می شکند. اما در رابطه با تشکیل تمدن اسلامی باید گفت که این تمدن با بعثت پیامبر اکرم (ص) و نزول اولین آیات قرآن بر پیامبر(ص) در غار حراء شکل گرفت و پایه های آن ریخته شد. پیامبر در اوج حکمت و رعایت اولویات، ابتدا به تبلیغ رسالت خویش به خانواده اش و سپس به خویشاوندان نزدیک وافرادی که شایستگی پذیرش رسالت او را داشتند، پرداخت و بعد از سه سال دعوت سری و ایمان آوردن شصت نفر از افراد بسیار لایق، دعوت خود را علنی ساخت و با شروع این مرحله رویارویی مشرکین با ایشان آغاز گردید. ابتدا با تطمیع، سپس با تهدید و ارعاب و شکنجه و قتل یاران ادامه پیدا نمود. اما با وجود همه اینها پیامبر از مبارزه مسلحانه با قریش نهی گردید و به صبر و تحمل تو صیه گردیدکه " واصبر علی ما یقولون واهجرهم هجراً جمیلاً " اما دیگر بیش از این بذر این تمدن اصیل آسمانی در این محیط فاسد شکوفا نمی گشت و می بایست پیامبر(ص) محیط مناسبی برای شکوفایی بذر دعوت خویش پیدا می کرد؛ این بود که یک بار در سال پنجم بعثت به برخی از اصحاب خود اجازه هجرت داد تا بدین وسیله هم جان اصحاب که مجریان برنامه الهی بودند از گزند دشمن مصون بماند و هم پایگاهی جدید و حامیانی جدید برای خود دست و پا کند. اما این پایگاه احتیاطی در حبشه جز برای اوقات ضروری و اوضاع اضطراری به علت دوری آن از محیط مکه، کافی نبود. قریش چون از استرداد مهاجرین حبشه نا امید شده بود، فشارو خفقان را به اوج خود رسانیده بود، به گونه ای که زندگی بر پیامبر و یارانش دشوار و نا ممکن گشته بود. قریش تو طئه ی قتل پیامبر در دار الندوه را چیده بود لذا پیامبر و یارانش چون دیدند که قریش برای رسالت جدید بیش از این پذیرش ندارند آهنگ هجرت به سوی مدینه را نمودند. این در حالی است که قبلاً پیامبر زمینه آ ن را در پیمان عقبه ی اول و دوم فراهم ساخته بود. لذا پیامبر در هشتم و به قولی دوازدهم ربیع الاول سال 622میلادی بعد از هجرت تمامی یاران، خود نیز همراه ابوبکر صدیق (رض)، با رعایت همه تدابیر امنیتی وارد مدینه شدو با استقبال گرم مردم مدینه روبرو گشت. در این سفر خداوند نیز امداد غیبی خود را شامل حال ایشان فرمود که " وایده بجنود لم تروها ". از این پس با تشکیل دولت اسلامی برای اولین بار زمینه ی یک زندگی مدنی در جامعه ی مدینه را که متشکل از مسلمانان مهاجر و انصار و مشرکان ویهودیان و دیگر قبایل عرب بود، فراهم ساخت وبا ارسال نامه هایی به سران ممالک و کشورهای مختلف، زمینه ی ایجاد روابط خارجی را فراهم آورد و پایه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، عقیدتی واخلاقی حکومت اسلامی را تحکیم بخشید. حال می توان پی برد که هجرت از مکان بسته ودیکتاتوری مکه به فضای باز و مستعد مدینه تا چه اندازه در تحکیم و تداوم پایه های این تمدن جدید نقش داشت وچرا حضرت عمر(رض) و یارانش از میان همه ی رویدادهای دیگر تاریخ از جمله: میلاد، بعثت، معراج، فتح مکه و...،هجرت را مبدأ تاریخ قرار دادند؟ [1] - نقش پیامبران در تمدن انسان ، ص 21 و نیز پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران ، علی اکبر ولایتی ، تهران ، مرکز اسناد و خدمات  پژوهشی ، ج چهارم ، 1384 ، ج 1، ص 33 . [2] - تاریخ تمدن ، ج 1 ، ص 66. [3] - عبدالرحمن این خلدون ، مقدمه ، ترجمه محمد پروین گنابادی ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ،1366 ، ج 1، ص 301 و نیز مجموعه مقالات اولین کنفرانس بین المللی فرهنگ و تمدن اسلامی ، ص 190. [4] - پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ص 33 - 34 و نیز مجموعه مقالات اولین کنفرانس بین المللی فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 190 و نیز تاریخ تمدن، همان، ص 1. [5] - همان ، ص 34. [6] - نشریه هفته نامه پرتو، سال نهم، شماره 408. [7] - همان، ص 44 و نیز ر . ک :  فرهنگ و  تمدن اسلامی،  قم، معارف، 1384شمسی، ص 20 و نیز تاریخ تمدن همان ص 1 . و نیز مجموعه مقالات اولین کنفرانس بین المللی فرهنگ و تمدن اسلامی ، ص 190 .

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : وتمدن اسلام , وتمدن اسلام