- دینی و جهانی شدن
امروز: یکشنبه 3 مرداد 1395
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی
دسته: علوم انسانی
بازدید: 3 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 30 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 1دینی و جهانی شدن
قیمت فایل فقط 2,500 تومان
فروشگاه فایل مجلات >پگاه حوزه>شماره 95 گزارش جهان دینى و جهانى شدن چهارمین کنگره دینپژوهان با عنوان «دین و جهانى شدن، فرصتها و چالشها» ، با قرائت پیام رئیس جمهور، هیجده اردیبهشت ماه در تالار مدرسه امام خمینى (ره) قم برگزار شد . در این کنگره یک روزه، آقاى محمد جواد صاحبى دبیر شوراى برنامه ریزى دین پژوهان کشور و دبیر کنگره گزارشى از اهداف، رویکردها و فعالیتهاى دبیرخانه همایش را ارایه داد . پس از گزارش آقاى صاحبى، دکتر «محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک، سخنانى را با موضوع «جهانى شدن و دین، عرفى سازى یا قدسى سازى» مطرح کرد . همچنین حجتالاسلام دکتر ناصر الهى، قائم مقام ریاست دانشگاه مفید، سخنانى پیرامون خاتمیت و جهانى شدن با نگرشهاى نومنالیستى و ذاتى گرایانه ایراد نمود . پس از سخنان وى، دکتر هادى خانیکى نیز مطالبى را در زمینه «جهانى شدن و دین، دو روایت و چند پرسش» با موضوع «ارتباطات در فرآیند جهانى شدن و نسبت آن با دین» بیان کرد . در این مراسم «حجتالاسلام مصطفى جمالى، پژوهشگر علوم اسلامى و کارشناس ارشد فلسفه، مقاله خویش را با عنوان «نظام سرمایه دار، جهانى سازى و عرفى سازى» قرائت کرد . در قسمتى از این مقاله آمده است: نظام سرمایه دارى در عالىترین صورت بندى خود، مبتنى بر مبانى اصول مدرنیته و نیازمند به جهانى شدن است، از این رو جهانى شدن را به نفع آمال و اهداف خود مدیریت مىکند; به تعبیر دیگر، نظام سرمایه دارى در صدد ساختن جهانى هماهنگ با روند توسعه خود است و در همین راستا در فکر از بین بردن موانع سیاسى، فرهنگى و اقتصادى در مقیاس جهانى است . اصلىترین مانع بر سر راه نظام سرمایهدارى، چه در درون جوامع غربى و چه در سیر جهانى شدن آن، وجود «فرهنگ مذهب» به انحاى مختلف آن است، چرا که نه پایگاه مشروعیت و نه کارکرد و اهداف نظام سرمایهدارى، هیچ یک با دین و رسالت آن در جوامع سازگارى ندارد . وى با تاکید بر این نکته که در سیر جهانى سازى نیز مذهب به عنوان اصلىترین مانع بر سر راه نظام سرمایه دارى گسترش طلب مطرح است، خاطرنشان کرد: جهانى سازى به مثابه «سیستمى» عمل مىکند که در آن تمامى ابعاد حیات بشرى، اعم از روابط فردى و اجتماعى باید بر محوریت اقتصادى هماهنگ عمل کند و این همان نظام سرمایهدارى مدرن است که این بار در مقیاسى جهانى رخ نشان مىدهد، از این رو همان گونه که در تجربه درونى نظام سرمایهدارى، دین از صحنه عمل فردى و اجتماعى خارج شد، لازم است در این مقیاس جهانى نیز دین کاملا از صحنه خارج شود . آقاى جمالى در ادامه افزود: اگرچه برخى از کشورها و ادیان توانستند لوازم جهانى شدن نظام سرمایه دارى را بپذیرند، ولى این اسلام و «انقلاب اسلامى» ، در این عصر جهانى شدن در ناباورى تمام سردمداران و تئورسینهاى مادى به وقوع پیوست و به مانعى بزرگ بر سر راه نظام سرمایه دارى و داعیه جهانى شدن آن تبدیل گردید . حجتالاسلام مصطفى جمالى با بیان این که «خاتمیت» و «جامعیت» دین اسلام ناظر به این معنا است که اسلام از یک طرف به «سرپرستى» تمام جوامع در «طول تاریخ» نظر دارد و از طرفى در صدد است که تمام شئون «فردى و اجتماعى» حیات بشرى را بر حول محور پرستش و «توحید» به هماهنگى برساند، اظهار داشت: بر این اساس، اسلام با پذیرش مشروط و اولیه عرف هر زمان، در صدد است که تمامى روابط عرفى، اعم از عرف عام و عرف خاص را مبتنى بر اصول، اهداف و راهکارهاى احکام خود به هماهنگى برساند و در مسیر پرستش الهى قرار دهد، و این چیزى نیست، جز تحقق «تمدن اسلامى» . این کارشناس ارشد فلسفه معتقد است که براى تحقق بخشیدن به چنین هدف والایى حوزههاى علمیه نباید، تنها به فقه خرد فردى بسنده کنند، بلکه باید با اجتهاد روشمند خود، در پى ایجاد «فقه کلان و توسعه» باشند . از طرف دیگر دانشگاههاى اسلامى نیز باید در پى «تولید علوم انسانى و تجربى مبتنى بر جهان بینى، جامعهشناسى و انسانشناسى متخذ از دین باشند، و در آخر نظام اجرایى نیز باید مبتنى بر علوم اسلامى «مدلهاى توسعه سیاسى، فرهنگى، اقتصادى» جامعه اسلامى را حول محور غلبه اسلام، در درگیرى با نظام مادى جهانى ارایه دهد . وى در پایان یادآور شد: در صورتى که این سه نهاد جامعه اسلامى به وظایف بنیادین خود عمل نکنند، قدرت «معمارى تمدن اسلامى» از جامعه اسلامى سلب مىشود و حکومت اسلامى از سطح رهبرى حوادث و مدیریت جهانى شدن تنزل مىیابد و در نهایتبه «عرفى شدن» یا تاویل حسى دین در عرصه حیات اجتماعى منتهى مىگردد . در ادامه این کنگره، دکتر علیرضا شجاعى زند عضو هیات علمى دانشگاه تربیت مدرس به قرائت مقاله خویش با عنوان دین و جهانیت، جهانى شدن، جهانىسازى و جهانىگرایى پرداخت و گفت: مفاهیم در حوزه علوم انسانى، بنیادىترین عنصر و کوچکترین جزء تشکیل دهنده نظریات هستند و در عین حال، آسیب زاترین بخش به دلیل احتمال بدفهمىهاى فراوان و دامن زدن به مجادلات بىسرانجام، به خصوص اگر آن موضوع در اوان شکلگیرى و نظریهپردازى باشد و هنوز مجال کافى براى جرح و اصلاح و شرح و ایضاح مفاهیم اصلى خویش را نیافته باشد . این معضل هنگامى پیچیدهتر مىشود که مساله سهل انگارى در ترجمه متون نظرى و بىدقتى در معادل یابى واژههاى تخصصى، از زبانهاى دیگر نیز بدان افزوده شود . عضو هیات علمى دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: یکى از مغالطات رایج در بحث جهانى شدن، به هم در آمیخته شدن سطوح تئوریک، استراتژیک و ایدئولوژیک آنها است . «جهانى شدن» از جمله نظریاتى است که در عصر کاربردى شدن تئورىها، استعداد و میل شگرفى براى نزول به سطح راهبردى و حتى عقیدتى دارد . این همان سطحى است که ما از آن تحت عنوان «جهانى سازى» یاد کردهایم . «جهانیت» به مثابه یک واقعیت تحقق یافته و «جهانى شدن» به مثابه یک فرآیند در حال وقوع و یا نظریه تبیینى آن، براى نیروهاى مسلط و جریانات فائقى که روند قضایا را به نفع خویش پیش بینى مىکردند، به تدریج ماهیت استراتژیک و ایدئولوژیک پیدا کرد . اگر واقعیتى به نام جهانیت را به خوبى بشناسیم و از جهانى شدن به عنوان نظریه مؤید وجود این فرآیند، درک روشنى داشته باشیم، اذعان مىکنیم که جریانات رقیب در عرصه جهانى، نمىتوانند نسبتبه آن بىتفاوت باشند . از این رو طبیعى است که بر حسب ارزیابى این جریانات از روند اوضاع، حداقل دو ایدئولوژى مدافع و مخالف جهانیت و جهانى شدن شکل بگیرد; «جهانىگرایى» همان ایدئولوژى مدافع تحقق این فرآیند است . دکتر شجاعى زند در پایان اظهار داشت: به نظر مىرسد مهمترین برخورد هامیان پدیده جهانى با اسلام، در آنجا شکل بگیرد که این پدیده در قالب یک استراتژى و با جهتگیرىهایى خاص ظاهر مىشود، و مطولترین بحث ما در این مقال نیز به همین سرفصل اختصاص دارد . پس از سخنان شجاعى زند، دکتر حسین کچوئیان عضو هیئت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران، موضوع مورد حثخویش را با عنوان «رویکرد نظرى جهانى شدن به دین» ارایه کرد . پس از سخنان وى دکتر محمد حسین مشرف جوادى، استادیار دانشکده علوم ادارى و اقتصادى دانشگاه اصفهان، مقاله خویش را با عنوان «بررسى فرآیند جهانى شدن و نگرش دین» قرائت کرد . وى ابتدا تعاریف و برداشتهاى گوناگون صاحبنظران از جهانى شدن را ارایه داد و افزود: بحث از جهانى در ذات خود بحث کم و بیش مبهمى است هر چند که در جهانى شدن یکپارچگى فرهنگ و زبان، سیاست و مدیریت، دین و ارزشهاى ملى کشورها به طور همزمان و همپایهاى مدنظر بوده است، ولى در سالهاى اخیر بارزترین وجهه جهانىشدن بعد اقتصادى یا تجارى آن است . وى در ادامه افزود: در این رابطه، جهانىشدن هریک از مقولههاى فوق را به چالش کشیده و موافقان و مخالفان بسیارى را در سرتاسر جهان هویدا نموده است که در این مقاله به نظرات تعدادى از آنها پرداخته شده است . در ارتباط با این مطلب، تعدادى از صاحبنظران معتقدند که جهانى شدن علاوه برحذف و یا کاهش مرزهاى جغرافیایى و فاصلههاى زمانى، موجب سرکوب ملىگرایى، آزادى واقعى مذهبى، مهاجرت براى رهایى از ظلم و ستم، و تاثیرات عمیق بر روشها، دیدگاهها، اعتقادات و ارزشهاى ملتها شده است; در حقیقت جهانى شدن مترادف با امریکایى شدن است . هر چند نگرش امریکایىها و اروپایىها در ارتباط با مقوله جهانى شدن متفاوت است و اگرچه در میان ادیان، دو دین مسیحیت و اسلام بیشتر از ادیان دیگر منادى وحدت و یا در پى جهانى شدن دین در جهان بودهاند، ولى امروزه بسیارى از دانشمندان معتقدند که کشورها قادر به حفظ و حراست از دین، اعتقادات و ارزشهاى اخلاقى خود نیستند . در عین حال عدهاى نیز معتقدند که فرایند جهانىشدن حاوى مزایا یا مضارى براى کشورها است . به هر حال، آمار و ارقام صادرات کالاى کشورهاى اسلامى، بیان گر این مطلب است که روند جهانىشدن به نفع کشورهاى پیشرفته و به ضرر کشورهاى اسلامى است . وى در پایان به بررسى نسبت دین و خشونت، شروط صلح جهانى از قبیل برابرى و عدالت، و بالاخره به تعدادى از چالشهایى که ادیان به ویژه دین مبین اسلام در مقابله با جهانىشدن با آنها روبرو است، مانند حقوق زنان و مردان، حقوق کودک و یا اقلیتها و میزان دیه پرداخته است . حجت الاسلام دکتر سید محمد ثقفى، عضو هیئت علمى دانشگاه و دکتراى تاریخ تمدن اسلامى، دیگر سخنران این کنگره بود که مقاله خویش را تحت عنوان «عناصر زنده فرهنگى مذهبى در جهانى شدن» قرائت کرد . سپس دکتر سید عبدالقیوم سجادى عضو هیئت علمى دانشگاه باقرالعلوم، مقاله خود را با عنوان «حکومت جهانى اسلام و جهانىشدن» قرائت کرد، وى در سخنان خود به این پرسش اساسى پرداخته است که جهانىشدن با حکومت جهانى اسلام چه نسبتى برقرار مىکند؟ آیا گفتمان جهانى شدن متناقض و نافى ایده حکومت جهانى اسلام استیا خود زمینه درک بهتر و تبیین عالمانه این نظریه دینى را فراهم مىنماید؟ پاسخ ایشان به این سؤال، یک پاسخ دو وجهى است که با تفکیک میان رویه ایدئولوژیک و تکنولوژیک، جهانى شدن بر اساس آن ایدئولوژى جهانى شدن (لیبرالیسم غربى) مناقض ایده جهانى اسلام توضیح داده مىشود، در حالى که از جانب دیگر رویه تکنولوژیک جهانى شدن خود زمینهساز فهم و تبیین علمى ایده حکومت جهانى اسلام است . دکتر سجادى در ادامه مقاله خویش خاطر نشان مىکند: ویژگىهاى جهانى شدن و به ویژه پیامدهاى منفى آن، نظیر توزیع نابرابر فرصتها، به تشدید فقر و بى عدالتى مضاعف مىانجامد و در نهایت نمىتواند خواستهاى معقول بشر، براى رسیدن به جامعه امن و همراه با عدالت را تامین کند . سرخوردگى از این الگوى بشرى زمینهساز اقبال به نظریه حکومت جهانى اسلام خواهد بود . جهان اسلام مىتواند با استفاده از تکنولوژى جهانى شده، براى بسط و توسعه اندیشه و آموزههاى دینى که داراى خصلت فطرى و انسانى است، اقدام نمایند . پس از بیانات ایشان، حجت الاسلام عبدالمجید آکوچیان پژوهشگر علوم اسلامى و مهندس الکترونیک، به ایراد مقاله خود با موضوع «سلام! جهانىشدن» پرداخت و گفت: فرآیند جهانىشدن را که شاید فرآیندى ناگزیر و اجبارى براى انسان امروز باشد، هم مىتوان یک تهدید و هم یک فرصت تلقى کرد؟ رویارویى با پدیده جهانىشدن، به دلیل جنبههاى مفیدى که دارد، براى ما به معناى مقابله با جنبههاى منحط آن است، چرا که این رویداد همچون سیلى است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در حال آمدن و گسترش است . تجربه تاریخى ما - چنانچه در حمله مغول شاهدش بودیم - به ما آموخته است که مىتوانیم به خوبى، با قدرت و جدیت، و بى هراس از خودبیگانگى، با تکیه بر فرهنگ دینى، ملى و نخبگان مولد خویش، مشروط به تلاش آزادانه، خود باورانه و آگاهانه، و با اعتماد به نفس، پا در این وادى بگذاریم و همچون تجربههاى پیشین، آن را در خود منحل کنیم و بیاموزیم و بیاموزانیم . حجتالاسلام آکوچیان در ادامه اظهار داشت: به هر حال باید این نتیجه را بپذیریم که رویکرد جهانگرایانه ایرانیان در فرهنگ دیرپاى ایرانى ریشه دارد و علتها و سرچشمههاى آن را باید در همین فرهنگ جستوجو کرد . فرهنگى که بسیار کهنتر و ریشهدارتر از فرهنگ نوین ملى است و در چارچوب تنگ مرزهاى جغرافیایى نمىگنجد . از سوى دیگر، شاید مهمترین عاملى که ایرانیان را به اسلام سوق داد، جهان شمولى آن بود که به روشنى در تعالیم آن به چشم مىخورد، به گونهاى که یک عامل فراملى و فراقومى، مانند پارسایى و تقوا را به عنوان شاخص برترى مىپذیرد . ایرانیان نیز به هر جنبش و آیینى که داعیه جهانى داشته و اراده فتح جهان را کرده باشد، به چشم احترام مىنگریستند و آمادگى این را داشتند که در خدمت این جنبش درآیند . و در یک گشت و گذار جهانى قلمرو حیات اجتماعى و فرهنگى خود را گسترش دهند . در ادامه چهارمین کنگره دینپژوهان، دکتر سید محمد حسن حجازى فارغ التحصیل رشته علوم پزشکى دانشگاه اصفهان، طى سخنانى با موضوع «چالش دین و جهانىشدن» گفت: جهانى شدن نتیجه موقعیت و وضعیت انسان معاصر در پایان این هزاره است . جنبه اساسى جهانىشدن تراکم زمان و مکان است . اینک ما از حوادث عالم، حتى جنگها به شکل بصرى و در همان لحظه وقوع آگاه مىشویم . این امر بر درک قبلى ما از فاصله اثر گذاشته، واقعیت را با مجاز در مىآمیزد . مسئله دوم تاثیر دگرگون کننده فنآورى اطلاعات در اداره تدبیر امور جهان است . رایانه به عنوان منشا و منبع قدرت در مرکز مىنشیند . همین سلطه و برترى اطلاعات است که تصور نوعى سیطره بلا منازع و تمام عیار را براى دارندهاش ایجاد مىکند . مسئله سوم اتخاذ اندیشهها و آرایى است که به تعبیر در راه و رسم کشوردارى اعتبار مىبخشد و انتقال وظایف و اقتدار دولتبه بازار را موجه جلوه مىدهد . این اندیشهها را «نئولیبرالیسم» یا «سرمایه دارى و الاستریتى» نام نهادهاند; سیاستهایى چون آزادسازى، کاهش مالیاتها و به حداقل رساندن نظارت دولت . حاصل آنکه جهانى شدن آن گونه که در حال حاضر تقرر یافته، به مظهر یک سلسله نگرشها و رویکردها تبدیل شده که ضد نظم، ضد نهادینگى و ضد حکومت و دولت است . عمود خانه دین نگرشى است روحانى و معنوى درباره هویت انسان و معناى حیات همین است که محتواى مستور در پدیده جهانى شدن، دین را به نبرد مىخواند. وى در ادامه مقاله خود آورده است: جهانىشدن به لحاظ نظرى با فرصتیا تهدید بودن آن یکسان است و این ما هستیم که چگونگى آن را تعیین مىکنیم . همانگونه که جهانى شدن در مقام فرصت موجب شکوفا شدن هویتهاى دینى، ایجاد هویتبراى اقشار جامعه و همچنین داراى توان تفسیر نو و معنا دادن به جهان است، در مقابل مىتواند عامل ایجاد بحران هویت، ظهور جنگهاى مذهبى و دینى در مناطق گوناگون، و عقبراندن دین از صحنه اجتماع باشد . در بررسى چالش دین و جهانى شدن باید به کنشپذیرى و کنشگرى دین توجه داشت . در اسلام تفکر شیعى، به دلیل داشتن عناصرى مانند مهدویت، عدالت، نظریه فطرت، اجتهاد، عقلانیت، جهاد، پیام فراتاریخى و تئورى ولایت فقیه، بیشتر کنشگراست تا کنشپذیر . به همین دلیل مذهب شیعه به لحاظ تئوریک با داشتن عناصر فوق، توان جهانى شدن را دارد، اما نباید از این نکته غافل ماند که در عرصه جهانى شدن شرط ماندگارى هر دین، به خصوص به عنوان نظام سیاسى، داشتن مشروعیت، حقانیت و کارآمدى همزمان با هم است . بدون کارآمدى و مشروعیت، هر چند داراى حقانیت هم باشد، اما از پذیرش و اقبال مردم به آن کاسته مىشود . در ادامه کنگره دینپژوهان، حجت الاسلام دکتر حسام الدین آشنا، عضو هیئت علمى دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) مقاله خود را با موضوع «رسانههاى جدید (اینترنت)، چالشها و فرصتها براى دین» قرائت نمود . وى بیان داشت: ارتباطات در دو حوزه است; یکى جذابیت و اثربخشى و دیگر اینکه چگونه این اثربخشى را بسنجیم و تاثیر آن را ملاحظه کنیم . وى در مورد بازشناسى رسانههاى جدید گفت: چهار رسانه جدید عبارت است از تلویزیونهاى ماهوارهاى، بازىهاى الکترونیکى، دیسک فشرده و اینترنت . دکتر آشنا در توضیح جامعه اطلاعاتى اظهار داشت: جهانىگرایان خوشبینانه مىگویند که در این آرمان شهر که آن را جامعه اطلاعاتى نامیدهاند، آزادىهاى فکرى، تحقیقاتى، آموزشى، تفریحى و شغلى روبه رشد خواهد بود و تجارت الکترونیک، خدمات بهداشتى و پزشکى راه دور و خدمات تلفنى بینالمللى از طریق اینترنت، زندگى را دلپذیرتر خواهد کرد . اما منتقدان این مفهوم را بیشتر در ترکیبهاى اضافى و به عنوان مضاف به مناطق جغرافیایى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى به کار مىبرند . با این وصف مىتوان مانند دیگر پدیدههاى وارداتى از جهان صنعتى، از جامعه اطلاعاتى اغنیا و فقرا یا به تعبیر دیگر، جامعه اغنیا و فقراى اطلاعاتى، جامعه اطلاعاتى امریکایى، اروپایى، افریقایى، و در سطوح ملى مثلا جامعه اطلاعاتى ایرانى سخن گفت . حجتالاسلام آشنا در ادامه افزود: اسلام به سرعت در محیط دیجیتال رشد کرده است . موج اول این حضور سریع، تبدیل متون اصلى به فرمت دیجیتالى براى مخاطبین اهل علم مىباشد و موج دوم تقابل، توسعه و نهادینه شدن اینترنت دینى و آغاز گفتمان اسلام میان نخبگان و عوام است . موج سوم نیز توجه بیشتر به فنآورى پیشرفته در طراحى سایتها و اخبار و نیز توجه به وجود رهبرى فکرى در سایتها و توجه بیشتر به لزوم تناسب کانال و محتوا و همچنین اصالت و کارآیى و گفت و گو گرایى اسلام براى زندگى مدرن و اعتدالگرایى، تکثر و رنگارنگى است . در ادامه چهارمین کنگره دین پژوهان دکتر جلیل مسعودى فر، عضو هیات علمى دانشگاه پیام نور بجنورد، به ایراد سخن در موضوع حفظ فرهنگ ایرانى - اسلامى در فرآیند جهانى شدن پرداخت . وى گفت: جهانى شدن فرآیندى است که به موجب آن دولتهاى مختلف جهان به یکدیگر نزدیک و وابسته مىشوند . این موج مرزهاى مختلف را مىپیماید و در زندگى فردى و اجتماعى ملتهاى جهان تاثیر مىگذارد . در این رهگذر مسلمانان چگونه مىتوانند در مقابل این موج سهمناک، از هویتخویش دفاع کنند؟ آیا آنان باید در مقابل جهانى شدن بایستند آیا توان مقابله با آن را در ابعاد نظامى و فرهنگى دارند؟ آیا گوشهگیرى و انزواطلبى با توجه به گسترش ارتباطات، ممکن و منطقى است؟ در گذشته محور جهانى شدن مسایل سیاسى و اقتصادى بود، ولى در دهه اخیر نگرش فرهنگى اهمیتبیشترى یافته است . در نظریه رابرتسون این نگرش فرهنگى و رویکرد اخلاقى و انتقادى بسیار اهمیت دارد . در این نظریه، جهانى شدن به معنى غربى شدن و پذیرش ارزشها و باورهاى غربى نیست، رابرتسون ضمن تاکید بر ارزشهاى عام و کلى جهانى، به ارزشهاى خاص فرهنگى نیز توجه کرده است . او مىگوید: «تنوع و تکثرفرهنگى با ظهور یک فرهنگ مشترک جهانى مشترک منافات ندارد .» مسعودىفر در ادامه افزود: با مبنا قرار دادن این نظریه مىتوان نقش اسلام و اهمیت فرهنگ ایرانى را در عرصه جهانى به درستى تبیین کرد . جهانى شدن در جهت نابودى دین و ارزشهاى مذهبى گام بر نمىدارد . پیروان واقعى ادیان مىتوانند با احیا و پالایش دین و با امکانات تازه و زبانى نو از ارزشهاى انسانى دین دفاع کنند . اسلام به عنوان یک دین جهانى، نه تنها با جهانى شدن مخالفتى ندارد، بلکه مىتواند ارمغانهاى مهمى به جهان ارایه دهد، به شرطى که نداى عدالتطلبى و خردورزى و آزادى خواهى اسلامى، در طنین هیاهوى خشونت طلبان گم نشود . وى در خاتمه گفت: جهانى شدن، هم فرصت است و هم تهدید; فرصتبراى عرضه فرهنگهاى قوى و نیز تهدید براى فرهنگهاى ضعیف، ما باید آنچه داریم را به درستى بشناسیم و به زیبایى مطرح کنیم و آنچه محتاج آن هستیم، هوشمندانه بپذیریم . ایرانیان باید وارد گفتگو در عرصه جهانى شوند و هویت ملى خود را حفظ کنند . پس از این، حجتالاسلام محمدجواد شجاعى شکورى، پژوهش گر علوم اسلامى و کارشناس ارشد اقتصاد، مقاله خویش را با عنوان «دین در عصر جهانى شدن» ارائه داد . وى در این مقاله ضمن بحث مختصر در زمینه دیدگاههاى مختلف درباره جهانى شدن، اعم از فرایند یا پروژه دانستن آن، نظر مخالفین و موافقین مقوله جهانى شدن را مطرح کرد و در این رهگذر، به عقاید هر دو دسته در مورد وضعیت فرهنگ و دین در این عصر پرداخته است . وى سپس به ابراز نگرانىها از سرنوشت دین و فرهنگ ملتهاى جهان سوم که بر اثر فرآیند جهانى شدن به تصویر کشیده است، پرداخت و سعى کرد که با الهام از تعالیم قرآن، سرنوشت و سرانجام دین در عصر جهانى شدن، مشخص نماید و به نوعى به مخاطرات در مورد آینده دین در نتیجه پروژه یا فرایند جهانى شدن پاسخ بدهد. حجتالاسلام شجاعى شکورى در پایان اظهار داشت: با توجه به بحث ابعاد جهانى شدن و اینکه این پدیده منحصر در اقتصاد نبوده، بلکه دامن فرهنگها، اندیشهها و دین رانیز در برخواهد گرفت، ابتدا ضرورت بحث از نقش دین در عصر جهانى شدن و آنگاه اثبات ابعاد جهانى شدن و اینکه منحصر در بعد اقتصادى نیست و در مرحله بعد بحث نقش دین و نظرات مختلف خواهد آمد . سپس دکتر مجید موحد مقاله خود را تحت عنوان «رویکرد جامعه شناختى به فرآیند سکولاریزاسیون در عصر جهانى شدن» ارایه داد . این مقاله در پى پاسخ گویى به چگونگى جایگاه تئورىهاى سکولاریزاسیون در عصر جهانى شدن و بررسى رابطه جهانى شدن با فرآیند سکولاریزاسیون و نتایج جهانى شدن بر حیات دینى جوامع معاصر است . وى در قسمتى از این مقاله آورده است: پس از بررسى موشکافانه در باب تئورىهاى سکولاریزاسیون و آراى نظریه پردازان، در مىیابیم که اجماعى تقریبى وجود دارد که فرآیند مدرن سازى جوامع، با عناصرى چون عقلانیت، فردگرایى، تکثرگرایى دینى، شهرنشینى و صنعتى شدن، از جمله عوامل مؤثر بر فرآیند دنیوى سازى در دنیاى مدرن است . در میان جامعه شناسان دین توافقى بر سر تعریف دنیوى سازى وجود ندارد، اما در اینکه دنیوى سازى و فرآیند آن از تغییرات اجتماعى فرهنگىاى است که در طى آن نفوذ و قدرت اجتماعى دین کاهش یافته است، توافق ضمنى وجود دارد . در همین حال منتقدان سکولاریزاسیون، با تکیه بر شواهد تجربى در جوامع مختلف، ادعاى نظریه پردازان کلاسیک جامعهشناسى که مدعى ناپدید شدن دین و اعتقاد دینى پس از مدرن شدن جوامع بودند، را مردود شمردهاند . اینان براى اثبات ادعاى خود، بر بروز و گسترش جنبشهاى مذهبى و بنیادگرایى دینى تاکید داشتهاند . بر این اساس، منتقدان ایده سکولاریزاسیون فرمول بندىهاى جدید تئوریک را در قالب تئورىهاى نئوسکولاریزاسیون مطرح مىنمایند . دکتر موحد در ادامه اظهار داشت: جهانى شدن از جمله پدیدههایى است که از آن به عنوان ویژگى بارز دوران معاصر نام برده مىشود و همگرایى و یکسان سازى جهان از آن مستفاد مىگردد . دکتر مجید موحد در مورد جهانى شدن در بعد فرهنگى گفت: جهانى شدن در بعد فرهنگى سعى در اشاعه فرهنگى جهانى شده به فرهنگىهاى سنتى، ملى و محلى دارد . در این راستا هویتهاى فرهنگى که دین یکى از عناصر سیاسى آن در هر جامعه است، مورد تعرض قرار مىگیرد . این تعرض با اشاعه سکولاریزم به عنوان یکى از مؤلفههاى فرهنگ جهانى صورت مىگیرد و نوعى فشار جهت استحاله مذهب به عنوان جزئى از فرآیند سقوط سنت ایجاد مىگردد . بر همین اساس است که بیشترین مقاومت در مقابل جهانى شدن از سوى مذاهب بزرگ شرق مانند اسلام، هندوئیسم و آیین کنفوسیوس صورت گرفته است; پیروان این مذاهب جهانى شدن را یک پروژه غربى در جهت جهانى سازى سکولاریزه غربى در نظر مىگیرند . دکتر مجید موحد گفت: نظریه پردازان سکولاریزم مفاهیم و نظریات جدیدى مانند خصوصى سازى دین، انتخاب عقلایى دین و پستسکولاریزم را در جهت رفع نقایص و کاستىهاى نظریات کلاسیک سکولاریزاسیون، براى جایگاه دین در زندگى اجتماعى و فردى در جوامع جهانى شده معاصر ارایه مىدهند و در تمام این تحلیلها دین در سطح اجتماعى، پدیدهاى حاشیهاى بوده که در کنار عقلانیت مدرن حاکم بر جوامع معاصر، به عنوان سایبانى مقدس نقشى اخلاقى ایفا مىکند و در نهایت جهانى شدن با تقویت فرآیند سکولاریزاسیون، به منزوى کردن دین در دنیاى معاصر کمک مىکند . دکتر سید کاظم سید باقرى پژوهشگر علوم اسلامى و دانشجوى دکتراى دانشگاه قم سخنران دیگرى بود که با موضوع «جهانى شدن و پویایى انتظارات از دین» به ارایه مقاله خویش پرداخت و با طرح این سؤال که آیا ادیان مىتوانند در فرآیند جهانى شدن از پویایى و تحرک لازم و کافى براى برآوردن انتظارات انسان مدرن برآیند یا خیر گفت: براى پاسخ به این پرسش، لازم است پیش از هر چیز مفاهیم زیر را تعریف کرد . الف . جهانى شدن; لب آن از تراکم زمانى و مکانى است و به گفته «گیدنز» هر کسى در هر گوشه جهان از دیگر سمت آن باخبر است . ب . دین; مجموعهاى که با آموزههاى خود، براى صلاح زندگى دنیوى و اخروى، برنامه دقیق دارد . ج . پویایى انتظارات; به آن معنا که دین بتواند در گستره زمان و مکان براى همه پرسشها، پاسخ مقتضى داشته و از انعطاف برخوردار باشد . وى در ادامه افزود: لازم است رابطه میان جهانى شدن و دین مشخص شود . در این باره سه نظر وجود دارد; گروهى که به جهانى شدن نگرش بدبینانه دارند، گروهى که دیدگاه خوش بینانه دارند، و گروهى که نگرش میانه و خردورزانه را پیشه خود کردهاند . نگرش اخیر معتقد است که با اتخاذ رهیافتى عقلانى و نگرش پویا به مفاهیم دین، مىتوان آن را براى روزهاى شتابنده و فراگیر جهانى شدن آماده کرد . از این رو برخى مفاهیم پویا هستند که در همه ادیان وجود دارند، مانند آموزش، معنویت، ارزشهاى ثابت اخلاقى که امروزه نیز در جهان مدرن صاحب نقش هستند . این پژوهشگر علوم اسلامى اظهار داشت: جهانى شدن تالار فرهنگ غرب نیست، بلکه دو سویه است . در دین اسلام نیز برخى مفاهیم پویا وجود دارند که مىتوانند انتظارات بسیارى را در فراگرد جهان گسترى بر آورده کنند و به نوفهمى و نواندیشى عقلانى دین اسلام یارى برسانند . در این مرحله، مفاهیم فطرت، اجتهاد و آموزههاى انعطافپذیر و عقلانى مورد کنکاش قرار گرفته است . در پایان چهارمین کنگره دین پژوهان، میزگردى با شرکت آقایان حجتالاسلام محمد مسجد جامعى و دکتر حسین کچوئیان با مدیریت آقاى محمد جواد صاحبى برگزار شد .قیمت فایل فقط 2,500 تومان
برچسب ها : دینی و جهانی شدن , دینی و جهانی شدن