سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرجع فایل

نظر

زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد


 

  • زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد دسته: علوم انسانی
    بازدید: 12 بار
    فرمت فایل: zip
    حجم فایل: 29 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 5

    زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل تأثیر زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد خبرگزاری فارس: درقسمت گذشته مقاله نقش زمان و مکان در اجتهاد، مباحث، اهمیت زمان و مکان در اجتهاد، چگونگی تأثیر زمان و مکان براجتهاد، ادله امکان تغییر بعضی از احکام، عوامل تشکیل دهنده زمان و مکان، نظریات امام خمینی در خصوص احاطه عالم دین نسبت به مسائل زمان و اجتهاد و رابطه حکم و موضوعات مورد بررسی قرارگرفت.اینک بخش پایانی مطلب را با هم از نظر می گذرانیم. مصادیق تأثیر زمان و مکان در احکام تشریح و احکام آن تشریح: به معنای جدا کردن عضوی از اعضای بدن مردگان یا شکافتن جسد آنان. که در فقه از آن به مثله کردن نام برده شده است. آسیب رساندن به جسد مردگان باعث وجوب دیه می گردد که، در سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام و کلمات فقها در گذشته و حال به آن اشاره شده و برای قطع هر کدام از اعضاء دیه ای قرار داده اند. وجوب دیه در برابر جنایت بر میت به گونه ای که حاکی از حرمت این عمل باشد در کتب فقهی قدیمی و جدید وجود دارد (تحریرالوسیله ، ج2، ص 561). در حقیقت دلیل عمده قایلین بر حرمت تشریح این است که گشودن جسد مرده یا جدا کردن اعضای بدن وی مستلزم هتک حرمت به جنازه مسلمان است و خداوند همه حقوقی که برای انسان زنده قرار داده است نسبت به میت نیز ثابت و رعایت آن را واجب شمرده است. اما اگر مصالح مهمی مانند حفظ نظام اسلامی یا آموزشهای پزشکی، کشف جرم که جز با تشریح و یا قطع عضو ممکن نباشد در میان باشد، تشریح از نظر فقها بلامانع است. حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص می فرماید: «اگر حفظ حیات مسلمین، متوقف بر تشریح باشد و تشریح غیرمسلمان ممکن نباشد، در این صورت، ظاهراً تشریح مسلمان جایز است» (همان، ص 563). از این رو اگر چه فقها به حرمت تشریح مسلمان، حکم فرموده اند لیکن هنگام ضرورت مانند وقتی که گروهی از مسلمانان دچار بیماری مهلکی بشوند، و تشخیص این بیماری و درمان آن جز با تشریح مردگان امکان پذیر نباشد، تشریح جایز است. ابزار قصاص یکی از موضوعاتی که زمان و مکان در آن نقش دارد ابزار قصاص است. از مجموع روایات و دیدگاه های فقها چنین استفاده می شود که باید از ابزاری در قصاص استفاده شود که قصاص شونده آسان تر جان دهد و یا عضوی از او قصاص شود، لذا چون در عصر ائمه (علیهم السلام) رایج ترین و آسان ترین وسیله متداول آن زمان شمشیر بوده است از آن استفاده می شد اما امروز با توجه به شرایط زمان، فقها هر ابزاری که قصاص شونده راحت تر و آسان تر جان دهد را جایز می دانند. امام خمینی(ره) در همین خصوص می فرماید: «قصاص نمی شود، مگر با شمشیر و مثل شمشیر و بعید نیست چیزی که آسان تر از شمشیر است، مثل گلوله زدن بر مغز هم جایز باشد، بلکه کشتن با اتصال به برق نیز جایز است» (همان، ج 2، ص 483). در قصاص چشم که در قدیم با پنبه و گرم کردن توسط نور خورشید مقابل آینه انجام می شد، امروز بوسیله ابزار جدید که به مجرم عذاب و مشقتی وارد نمی شود، صورت می گیرد. در قصاص دندان که در قدیم با کوبیدن بر آن صورت می گرفت امروزه اجازه داده شده که از ابزار جدید استفاده شود (همان، ص 491) نقش زمان و مکان در تعیین نوع دیه در میان فقهای شیعه همگی به استناد روایاتی که از ائمه معصومین سلام الله علیهم به آنها رسیده است، بر جواز پرداخت دیه از اجناس ششگانه (شتر، گاو، گوسفند، حله، درهم و دینار) اتفاق داشته و در ا ین زمینه اختلافی ندارند. اما فقهای اهل تسنن به جهت وجود روایات فراوانی که از پیامبر اکرم(ص) در مورد تعیین صدشتر به عنوان دیه نفس تعیین شده است بر پرداخت دیه از این جنس اتفاق دارند. حال این سؤال پیش می آید که آیا پرداخت دیه منحصر به اجناس ششگانه است یا می توان آن را به پول رایج تبدیل نمود؟ امام خمینی(ره) در این رابطه می فرماید: «دینار همان مسکوک شرعی است که در عصر صدور روایات رواج داشته است اما از آنجا که در آن زمانها نقد رایج همین درهم و دینار بوده و معامله با آنها در بین مردم متداول بوده است، نمی توان از ادله استفاده کرد که پرداخت عین دینار موضوعیت دارد و بدین جهت جایز خواهد بود که قیمت آن یا سایر نقود و نه کالاهای تجاری پرداخت شود، همچنان که این عمل در هر موردی که حکم به پرداخت دینار شده جایز خواهد بود. البته اگر در عصر صدور روایات هم مانند ما، دینار یا همان طلای مسکوک حکم کالای تجاری را داشت و سکه رایج محسوب نمی شد، این احتمال وجود داشت که بگوئیم پرداخت خود دینار خصوصیت دارد، اما روشن است که امر بدین گونه نبوده است. بنابراین جای هیچ اشکالی وجود ندارد» (مجموعه آثار کنگره...، ج21، صص218-217) بنابراین از یک طرف نصی که مسکوک بودن دینار را معتبر بداند وجود ندارد و از سوی دیگر از مجموع احکام دیات نیز فقط این مطالب بدست می آید که غرض شارع از تعیین مقادیر دیات، صرفا جبران خسارت ناشی از صدمات جسمانی و مشخص کردن مالیتی بطور مطلق در مقابل نفس و عضو تلف شده بوده است؛ وجهی برای اعتبار شرط مسکوک بودن در دینار وجود ندارد. احتکار و مصادیق آن یکی از مسایلی که امروزه برای امنیت و آسایش عمومی جامعه ما ضروری به نظرمی رسد، مسأله حیات اقتصادی کشور است که مردم چشم امید خود را برای رسیدن به اقتصاد اسلامی به آن دوخته اند؛ رسیدن به چنین هدفی جز با همراهی فقها در مواردی که به آنان مربوط می شود، امکان پذیر نخواهد بود. لذا یکی از مسایل مهمی که اکنون دولت اسلامی با آن دست به گریبان است مسأله «احتکار» است که مصادیق آن در روایات عبارتند از گندم، جو، خرما، مویز، روغن و نمک. اما احتیاجات مردم منحصر به این موارد نیست و لذا حضرت امام خمینی(ره) همه کالاهای مورد نیاز مردم را مشمول حکم احتکار می دانند. به این معنی که از یک سو قایل به انحصار حکم در موارد ذکر شده در احادیث می باشند و از سوی دیگر با توجه به شرایط زمان و مکان، احتکار تمامی کالاهایی را که مردم به آن احتیاج دارند عملی نفرت انگیز می دانند و برای امام(ص) یا ولی امر مسلمین حقی را قایل می شوند تا برای حفظ مصلحت عمومی هر اقدامی را که لازم می داند، انجام دهد (تحریرالوسیله، ج1، ص461). تأثیر عنصر زمان و مکان در احکام جهاد از بررسی و مطالعه تاریخ حیات پیامبر(ص) چنین بدست می آید که احکام مربوط به جهاد از حیث زمان و مکان متفاوت بوده است. بعضی آیات قرآن که جهاد را تجویز کرده است، شامل وجوب قتال در هر زمان و مکانی می شود. بعضی آیات دیگر جهاد را فقط در زمان خاص واجب می داند و برخی دیگر، قتال را در بعضی از مکان ها حرام دانسته است. از جمله آیاتی که بر این حکم دلالت می کند آیه 217 سوره بقره است که می فرماید: «یسألونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر». ای پیامبر از تو درباره حکم جهاد در ماه حرام سؤال می کنند که آیا جایز است یا خیر؟ بگو جهاد در ماه حرام گناهی است بزرگ. علامه طباطبائی در این باره می گوید این آیه دلالت بر منع قتال در ماه حرام است (طباطبائی، ج2، ص234). ماه های حرام که جهاد و قتال در آنها حرام است عبارتند از: ذی القعده، ذی الحجه، محرم و رجب؛ این ماه ها به این علت حرام نامیده شده اند که قتال و نبرد در آنها ممنوع بوده است. ماه های حرام نزد عرب و مشرکین معلوم بوده است و آنها نیز در این ماه ها جنگ را حرام دانسته اند. تدریج در احکام جهاد اسلام در ابتدای ظهور در مکه اجازه کمترین برخورد و درگیری را به مسلمانان نمی داد و در اوایل هجرت نیز با مخالفان براساس مدارا و عفو برخورد می کرد و می فرماید: «قل للذین آمنوا یغفرو للذین لایرجون ایام الله». ای پیامبر به مؤمنان بگو تا مورد عفو قرار دهند کسانی را که امید به قیامت ندارند (جاثیه، 41) و در جای دیگر می فرماید: «و اصبر علی ما یقولون». و صبر کن بر آنچه که می گویند (مزمل01)، حتی به مسلمانان دستور می دهد که در برابر آزارها و اذیتها و مشکل تراشی ها صبر پیشه کنید. در مدینه نیز در اوایل هجرت فرمان جهاد صادر نشده است. و شاید بدین علت که در آن هنگام هنوز آمادگی همه جانبه برای فرمان جهاد وجود نداشته است. زیرا کیان اسلام نیاز به قوت، قدرت و شوکت داشته است. اما پس از مدتی که مسلمانان در مدینه به قدرت رسیدند و اسلام مرکزیت یافت و در مناطق اطراف نفوذ پیدا کرد احکام جهاد نیز تشریع شد و پس از مدتی صبر و استقامت، دستوراتی برای دفاع، جهاد با مشرکان جنگجو، جهاد با کفاری که در اطراف و نواحی مختلف مملکت اسلامی قرار داشتند صادر شد، «قاتلوا الذین یلونکم من الکفار». با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید (توبه، 123). جواز پیکار در ماه های حرام طبق آیات متعدد خداوند جنگ را در ماه های حرام، منع نموده است. آیا حکم حرمت قتال در ماه حرام قابل تغییر و تبدیل است یا خیر؟ از فتاوا و نظرات علما چنین استنباط می شود که این حرمت، مطلق نیست. زیرا این امر بستگی دارد به این که مشرکان حرمت ماه های حرام را نقض نکنند و آغازگر جنگ نباشند. چرا که در غیر این صورت حکم حرمت از بین می رود و تبدیل به جواز در ماه های حرام می شود. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «الشهر الحرام بالشهر الحرام و الحرمات قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم». ماه های حرام را در مقابل ماه های حرام قرار دهید اگر حرمت آن را نگاه نداشته با شما قتال کنند شما نیز قتال کنید؛ پس هر که به جور و ستمکاری به شما دست درازی کند او را به مقاومت درآورید به قدر ستمی که به شما رسیده است (بقره، 194). علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور می فرماید: قصاص در تمام حرمت ها جاری و ساری است. اگر ماه حرام شما را هتک کردند شما هم قصاص کنید و مثل آنها انجام دهید و این پیکار برای مسلمانان در ماه حرام جایز نیست مگر به عنوان قصاص و مقابله (طباطبایی، ج2، ص 38). حرمت غنا و موسیقی یکی از مهم ترین مقولات عرصه فرهنگ و هنر مسأله غنا و موسیقی است که تأثیر شگفت انگیزی بر روح آدمی گذاشته و از دیرباز مورد توجه اقوام زیادی بوده است. اما چون آواز خواندن (غنا) و نواختن موسیقی از نظر فقها و مراجع عظام حرام شمرده شده، می بایست بررسی شود که آیا منظور از غنا و موسیقی که حرام شده همان چیزی است که در زمان ائمه(ع) مطرح بوده است یا خیر؟ یکی از صاحب نظران در این مورد می گوید: «صدای خوب فی نفسه حرام نیست، لکن از بررسی صدور روایات و شرایط آن بدست می آید که حرام شدن موسیقی غنایی در شبهایی که به عنوان «لیالی حمراء» در ایام امویان و زمان عباسیان معروف بوده بدین جهت است که آن ]عمل[ مقرون به شرایط و نقاط منفی بوده است، از قبیل خواندن به گونه لهو همانند الحان اهل فسوق و گناهکاران و یا الفاظ زور و باطل و با اجتماع مردان فاسد و زنان رقصنده و در مجالس بزم و میگساری و... اما اکنون نظام جمهوری اسلامی دارای شرایط منفی یاد شده نیست، بلکه بر عکس دارای شرایط و نقاط مثبتی شده است؛ از قبیل خواندن به گونه صحیح و معقول و شیوه های پسندیده و یا کلمات دارای مفاهیم بلند است که نمی توان به حرمت آن حکم داد، بلکه می توان به حلیت آن از راه قانون تحول اجتهاد به تحول زمان و مکان و شرایط آنها حکم داد، زیرا در آن زمان حرمت معلول شرایط و ویژگیهای خاصی بود که امروز آن ویژگیها و شرایط نیست، بلکه امروز دارای شرایط دیگر شده است» (کیهان اندیشه، ش 92، ص 05). شاعران ایرانی به خوانندگی، نوازندگی و تأثیر آن در ایران کهن و دوران ساسانی اشاره کرده اند. تأثیر آن به قدری زیاد بوده است که شاهان ساسانی، خلفای اموی و عباسی گاه برای نواختن یک قطعه کوتاه، پول های گزافی را می پرداخته اند. مثلا هارون به ابراهیم موصلی، که برای او موسیقی اجرا کرده بود سه هزار درهم جایزه داد (کاوش نو در فقه، ش 92، ص 05). البته بیشتر پادشاهان ایران و خلفا، غنا و موسیقی را با شراب و شاهد همراه می کرده اند که از دید شرع هرگز پسندیده نیست. اما استفاده از این هنر، مختص به این مجالس گناه آلود نبوده است. نغمه های روحانی و دل انگیز که تأثیری عمیق بر روح شنوندگان داشته است نیز در لابلای صفحات تاریخ دیده می شود. ابن ابی الحدید درباره صدای حضرت داود(ع) می نویسد: «به حضرت داود نغمه خوش و دلپذیری عنایت شده بود به گونه ای که پرندگان هنگام نغمه سرایی وی در محراب عبادت به او نزدیک می شدند و از شدت تأثیر به مجرد شنیدن صدای وی به او نزدیک می شدند و از شدت تأثیر جذبه صدای خوش او حضور مردم را فراموش می کردند (شرح ابن ابی الحدید، ج9، ص 231). سیدمحمد ابراهیم بحرانی، مشهور به ماجد از علمای قرن دوازدهم و مسلط بر فن موسیقی می نویسد: «ما به همه کسانی که به تفصیل نظر دادند در مسأله غنا می گوییم: غنای ممنوع، صداها سهوی بوده که کنیزکان خوش صدا از خود درآورده اند و مردان فاسق، آنان را همراهی می کرده اند و با دایره و دف و... تزیین می شده است، چرا که اطلاق غنا، بر این فرد ایجاد حقیقت عرفیه ای در این معنا می کرده است؛ ولی شما مخالفان نظر ما، می پندارید که غنا، به معنای لغوی حرام شده یعنی گردانیدن آواز در گلو و شادی آفرینی یا گردانیدن صدا به گونه ای که سبکی بیاورد، حرام شده و حدیث ابن سینا، ما را تأیید می کند و شما را تکذیب (التمهید، ج5، ص 207). عبدالرحمن الجزیری در کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعه» می نویسد: «تغنی، از آن جهت که چرخاندن صداست با آهنگ، مباح خواهد بود، لکن گاهی چیزی بر آن عارض می شود که آن را حرام یا مکروه می گرداند، به مانند لعب پس غنا آنگاه که فتنه ای دربرداشته باشد، مثل بودن زن نامحرم یا گناه دیگری ممنوع خواهد بود، همچنین حرام است اگر برای برانگیختن شهوت یا خوردن شراب و یا ترک واجب ترتیب یابد. اما اگر هیچ یک از این امور بر غنا بار نشود، حرمتی ندارد»(الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 2، ص 24). حرمت و جواز استفاده از خون و معامله آن یکی از مباحث مهم فقهی، خرید و فروش خون است؛ آنچه از سخنان فقها استفاده می شود ملاک حرمت این معامله، نجاست و عدم انتفاع صحیح از خون بوده است. اما چون تحولات زمان و مکان، زمینه استفاده حلال از خون نجس را فراهم آورده از این روحرمتی در معامله موضوع خون وجود ندارد. امام خمینی(ره) در «المکاسب المحرمه» می نویسد: «اظهر در خون آن است که انتفاع به غیر خوردن آن جایز است و فروختن به این جهت نیز جایز است، چرا که آنچه در آیه و روایت وارد شده، بر حرمت مطلق انتفاع دلالت نمی کند. بحث در آیه گذشت با این که درباره خون منفعت محللی در زمان صدور روایات و نزول آیات متصور نبوده است پس تحریم (مطلق نیست و) منصرف به منافع محرم است»(المناقب المحرمه، 1، 83). حکم شطرنج در دو سال اخیر حیات طیبه امام خمینی(ره) مسایل متعددی از سوی ایشان مطرح گردید که نزد بعضی از فقهیان، پذیرش آنها دشوار می نمود. وقتی که از ایشان سؤال می شود که اگر شطرنج آلت قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد بازی با آن چه حکمی دارد؟ در پاسخ می فرماید: «بر فرض مذکور اگر برد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد» (صحیفه نور، ج 12، ص 51). ایشان وصف قمار بودن شطرنج را در تحقق موضوع حکم موثر دانسته اند و لذا در زمان حاضر بر فرض خروج آلات مخصوصه قمار، حکم آن مانند منچ و فوتبال و... است. فروش سلاح به دشمنان دین یکی از معامله های حرام، بیع سلاح به اعدای دین است؛ اما با توجه به متقضیات زمان گاهی این معامله حالت جواز به خود می گیرد. در این باره می خوانیم: «فروش سلاح به دشمنان دین در زمانی که با مسلمانان در حال کارزار هستند بلکه در حال دشمنی و جدایی آنان نیز به طوری که بر مسلمانان از حمله آنان بیم باشد حرام است، اما در زمان صلح و آتش بس یا زمانی که دشمنان با یکدیگر در حال جنگ هستند، در فروختن سلاح باید مقتضیات روز و مصالح اسلام و مسلمانان مراعات شود و مسئله به نظر والی مسلمانان و حاکم آنان مربوط است و غیر از حاکم، دیگری راحق تک روی نیست. در این حکم فرق دیگری از مسلمانان که به دشمنی با فرقه حقه شیعه برخیزند، شریک هستند و چه بسا که بر سارقان گردنه و اشباه آنان نیز حکم جاری باشد و چه بسا که منع فروختن اسلحه به فروختن غیر آن نیز مانند مرکب و توشه و... که سبب تقویت آنان علیه اهل حق شود، تسری یابد» (تحریرالوسیله، ج1، ص 456). بنابراین فروش سلاح به دشمنان دین و کسانی که مسلمان نیستند حرمت ذاتی ندارد و تابع مقتضیات زمان خواهد بود. مسئله مالکیت و استخراج نفت یکی از مسایل فقه، نحوه مالکیت زمین و توابع آن است. برای مالکیت زمین اسبابی بیان می شود که یکی از آنها مالکیت به واسطه احیاء است. هر کس زمین مرده ای را آباد سازد مالک آن سرزمین و مجاز در استفاده از منافع آن خواهد بود و می تواند مانع دیگران در بهره برداری از آن گردد. زیرا در روایات آمده است: «من احیا ارضا مواتا فهی له» هرکس زمین مرده ای را آباد کند آن زمین از آن اوست (حر عاملی، ج 71، ص 327). اطلاق مالکیت و احقیت آبادکننده اقتضا می کند که منافع زمین در عمق و ارتفاع برای آبادکننده باشد. لذا اگر کسی در زمین خویش گنجی پیدا کند از آن اوست؛ البته در صورتی که گنج دارای صاحب شخصی از افراد قبلی مالک و ساکن در این ملک نبوده باشد. اینجا دو پرسش مهم پیش می آید: 1- آیا معادن زیرزمینی مانند نفت که در اعماق زمین وجود دارند تابع زمین و مملوک صاحب آن هستند؟ 2- آیا این معادن به ملکیت شخصی غیردولتی در می آیند؟ و آیا اجازه شرعی استخراج چنین معادنی به افراد چه مالک زمین و چه غیر مالک داده می شود؟ حضرت امام خمینی(ره) در پاسخ چنین مرقوم داشته اند: اصل مسئله تبعیت اعماق زمین و نیز هوا نسبت به املاک شخص تا حدود احتیاجات عرفی است. مثلا اگر کسی در خارج از محدوده منزل و یا زمین شخصی و یا وقفی، کانالی زده، و از زیرزمین آنها عبور کند و یا تصرف نماید، دارندگان منزل یا متولیان نمی توانند ادعایی بنمایند، و یا اگر کسی بالاتر از مقدار متعارف بنایی ایجاد و یا رفت و آمد نماید، هیچیک از مالکین و یا متولیان حق جلوگیری از او را ندارند و بالاخره تبعیت زمین شخصی به مقدار عرفی است و آلات جدیده، هیچگونه دخالتی در تعیین مقدار عرفی ندارد ولی تبعیت کشور مقدار بسیار زیاد است و دولت حق دارد تا از تصرف بیش از حق عرفی شخص و یا اشخاص جلوگیری نماید. بنابراین نفت و گاز و معادنی که خارج از حدود عرفی املاک شخص است تابع املاک نمی باشد. و اما اگر فرض کنیم معادن و نفت و گاز در حدود املاک شخصی است که فرضی بی واقعیت است، این معادن چون ملی است و متعلق به ملت های حال و آینده است که در طول زمان موجود می گردد از تبعیت املاک شخصیه خارج است و دولت می تواند آنها را استخراج کند ولی باید قیمت املاک اشخاص و یا اجاره زمین تصرف شده را مانند سایر زمین ها بدون محاسبه معادن در قیمت یا اجاره بپردازد و مالک نمی تواند از این امر جلوگیری نماید(استفتائات، ص 587). موضوعاتی که زمان و مکان در آنها موثر بوده و موجب تغییر حکم آنها شده، زیاد است و چه بسا در گذر زمان موضوعات جدیدی دستخوش تغییر گردند که در جای خود بررسی می گردند. نویسنده:دکتر علیرضا صابریان

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد , زمان و مکان در احکام نقش زمان و مکان دراجتهاد



نظر

وتربیت ازدیدگاه قرآن


 

  • وتربیت ازدیدگاه قرآن

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    وتربیت ازدیدگاه قرآن دسته: علوم انسانی
    بازدید: 15 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 22 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 1

    وتربیت ازدیدگاه قرآن

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل تعلیم وتربیت ازدیدگاه قرآن تعلیم و تربیت یکی از اساسیترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند نسل اول می‌کوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همه زمینه‌ها پرورش داده و آنها را برای برخورد با مسائل گوناگون آماده سازد. تعلیم و تربیت به مثابه جریانی است که باید در کنار آموزش دانش، قدرت تفکر را در فرد رشد دهد و تسلط او را بر محیط زندگی افزون کند. در آموزش و پرورش هم از علم صحبت می‌شود و هم از تفکر. هم پرورش عقلانیت مورد توجه است و هم از جنبه اجتماعی بودن انسان سخن به میان آمده است اهمیت تعلیم و تربیت تا بدانجا است که در جای جای قرآن مجید سخن از آن آمده است و متعالی‌ترین تربیت که همان تربیت الهی است بارها مورد تأکید قرار گرفته است. در طول تاریخ تغییر و تحولات بسیای در نحوه تعلیم و تربیت در جوامع متمدن صورت گرفته و تحت شرایط مختلف روشهای متفاوتی اتخّاذ شده است. با سیر تکاملی تمدنها و تغییرات آرام فرهنگها بسته به شرایط خاص جامعه روشهای تعلیم و تربیت نیز تغییر یافته است. در قدیم مفهوم تعلیم و تربیت انتقال مهارتها و معلومات بود و روش عمده در تدریس آنها سخنرانی یا مطالعه کتابهای درسی به شمار می‌رفت و بعلت پیشرفت علوم مراکز دانشگاهی تمرکز خود را بر انتقال معلومات و اطلاعات معطوف کرده بودند. روش آموزش انتقال یکطرفه استاد به شاگرد بود و کاوشگری در این سیستم جایی نداشت اما امروزه تحولات چشمگیری در روشهای تعلیم و تربیت در جهان مشاهده می‌شود. جهت این تحولات بسوی پژوهشگری و تحقیق خود کودک به پیش می‌رود. در روشهای نوین از انتقال صرف خودداری شده و پیشنهاد می‌شود ساعتهای بیشتری را در دروس مختلف به کاوشگری اختصاص بدهند. این کار علاقه دانش‌آموز را به فراگیری مطالب افزون می‌کند و به پرورش مهارتهای فکری او نیز کمک خواهد کرد. باید گفت پرورش تفکر خلاق و نقاد در کودکان اساس تعلیم وتربیت جدید است. در طی فرایند پژوهش دانش از تحقیقات خود کودک بدست می‌آید و خلاقیتهای او ظاهر می‌گردد. به تعبیر دکتر علی شریعتمداری «تعلیم و تربیت خود، تحقیق است». در این فرایند نقش معلم هدایت جریان تحقیق است و مستقیماً در پژوهش دخالت نخواهد کرد. محور کار در آموزش و پرورش جدید تفکر است و تفکر محور یادگیری قلمداد می‌شود. در آموزش و پرورش نوین به مسائل ظاهراً کم اهمیتی توجه می‌شود که می‌تواند در نهایت اثرات بزرگ و مهمی در یادگیری و ازدیاد علاقه کودکان داشته باشد. بطور مثال در مدرسه اریبیا در انگلستان بچه‌ها کفش‌های خود را در بدو ورود به مدرسه در می‌آورند تا مانند خانه احساس راحتی کنند و یا در بعضی مدارس دانش‌آموزان بدون کیف بمدرسه می‌روند و رنج هر روزه حمل کیفهای سنگین را متحمل نمی‌شوند. در برخی از مدارس هم کلیه دروس بصورت داستانی به کودکان عرضه می‌شود تا با برانگیختن علاقه دانش‌آموز به جریان ارائه درس کمک شود و مطالب بهتر در ذهن کودک جای بگیرد. علاوه بر اینها تشویش و اضطراب دانش‌آموز به حداقل می‌رسد و میزان همدلی میان معلم و شاگرد به درجه بالایی افزایش می‌یابد. این موارد و موارد دیگر با پرورش قوه تفکر و ایجاد انگیزه و علاقه، یادگیری فعالانه را در دانش‌آموزان افزایش می‌دهد و حس جمعی گروه را نیز بالا می‌برد. باید توجه داشت که تعلیم و تربیت فعلی کودک اساس کار آینده او را تشکیل خواهد داد. کودکان در جریان رشد روحی و جسمی خود دچار تغییرات تدریجی در رفتار، افکار، عادات، تمایلات و احساسات خود می‌شوند و این تغییرات می‌تواند مسائل و مشکلات خاصی را برای آنها فراهم سازد که گاه از حل آنها ناتوان است و عدم توجه به این نیازها و تغییرات می تواند سعادت آتی او را به مخاطره بیندازد. مربی باید با توجه به سن کودک، نیازهای او را تشخیص دهد با توجه به محیط اجتماعی و خصوصیات فرهنگی جامعه و جنبه‌های تربیتی به پرورش او بپردازد. در این زمینه ذکر چند نکته به نظر مهم می‌رسد: 1) برای رشد فکری و اخلاقی در کودکان می‌توان از بازیها و کارهای جمعی استفاده کرد. 2) نقش معلم باید نقش راهنما و سرپرست باشد تا بچه‌ها فرصتهای بیشتری برای ارتقای اعتماد به نفس و قبول مسئولیت در همه زمینه‌ها را داشته باشند. 3) اساس کار در دبستان بهتر است براساس تجربیات حسی باشد و تصورات و مفاهیمی که به ذهن کودک داخل می‌شود با واقعیت تطبیق کند. 4) مربی باید توجه داشته باشد که رشد جریانی دائمی است و تجربیات قبلی دانش‌آموزان اساس تفکرات و درک آنها را تشکیل می‌دهد و در رفتار آینده آنها مؤثر است. 5) کودکان باید نسبت به موضوع مورد یادگیری علاقه‌مند باشند و نسبت به یادگیری مطلب خاصی احساس نیاز کنند تا به فعالیت و تحقیق دست بزنند. 6) به علت پیشرفت و توسعه وسایل ارتباطی ضروری است که افراد جامعه از جمله معلمین خود را برای برخورد با افکار مخالف آماده کنند و قدرت تحمل افکار دیگران را داشته باشند و بدور از تعصب به بررسی آراء و عقاید بپردازند و این نکته را به دانش‌آموزان نیز یاد بدهند. 7) برخلاف نظر برخی از کارشناسان تعلیم و تربیت که معتقدند هر تربیت صحیحی از راه تجربه بدست می‌آید این نکته حائز اهمیت است که تنها تجربیاتی منجر به تربیت صحیح می‌شود که آموزنده باشند و اثر سوء تربیتی نداشته باشد. تجربه باید مطبوع باشد و از طرفی باعث رشد تجربیات بعدی شود. 8) برخی نیز معتقدند که تعلیم و تربیت همان رشد است در حالی که جهت رشد بسیار مؤثر است. اگر رشد در جهت منفی را در نظر بگیریم برخلاف اصول تعلیم و تربیت است.رشد باید در جهت مثبت و تکامل پذیر باشد و موجبات رشد بیشتری را فراهم کند. تربیت دینی از مسائل بسیار مهمی است که کارشناسان غربی در بسیاری از موارد از نظر دور داشته‌اند. جنبه هدایتی این تربیت می‌تواند به پرورش ارزشهای اساسی و قوای معنوی شخصیت انسان منجر شود. هدفهای معنوی و عقلانی مثل تقوی و پرهیزگاری می‌تواند به پرورش قوه تفکر در کودکان ودر نهایت به رشد آنها جهت بدهد. از نظر تعلیم و تربیت، آزاد قرار دادن کودکان در سلامت و ارتقای روحیه و اعتماد به نفس آنها مؤثر است. کودکان بواسطه آزاد بودن طبیعت خود را آشکار می‌سازند و در جریان یادگیری نیز بهتر عمل می‌کنند اما نکته مهم این است که این آزادی باید در چهارچوب عقل و خرد باشد به عبارت دیگر با راهنمایی عقل، عواطف و امیال کودکان کنترل شود. در این زمینه دین نقش مهمی در هدایت عقل و تحکیم مبانی عقلی دارد. نکته دیگری که در تعلیم و تربیت مهم است این است که اهداف تربیتی کاملاً واضح و مشخص شود و با تمایلات اشتباه نشود. در مدارس جدید در بعضی از مواقع پیروی از تمایل را با پیروی از اهداف اشتباه می‌گیرند و بچه‌ها در هر کاری آزادند همانطور که در قدیم تمایلات درونی دانش‌آموزان نادیده گرفته می‌شد و به علایق دانش‌آموزان اهمیتی داده نمی‌شد. در تعلیم و تربیت صحیح آنچه مهم است این است که باید در چهارچوب اندیشه به علایق کودکان توجه کرد و این تمایلات را هدایت نمود تا تحت کنترل عقل به نتیجه و هدف واقعی برسند. پرستش خدا پرستش خدا بمعنی قدم نهادن در مسیر توحید است. مسیری که در تمام مراحل رشد فرد و جمع را تضمین می‌کند. مسیری که در آن بدیها طرد و ارزشهای والای انسانی تأیید می‌شود و عدالت خواهی و ایثار به تحقق می‌پیوندد. انسانی که خدا را می‌پرستد، اعمالش خلاف سعادت خود و جامعه می‌شود. تعلیم حکمت کلمه حکمت بمعنی سخن منطقی است. آموزش سخنان منطقی از نظر تربیتی بسیار مهم است. برخی از اندیشمندان تعلیم و تربیت را عبارت از پرورش قدرت قضاوت درست و یا استدلال منطقی می‌دانند. مربیان به فرد کمک می‌کنند تا آنچه را منطقی است برگزینند و غیرمنطق را رد کنند. در حقیقت تعلیم و تربیت از نظر اسلام کسب معلومات تازه نیست بلکه این تنها جزئی از تعلیم و تربیت است و آنچه مهم است بالا بردن قدرت تمییز حق و باطل و یا قضاوت صحیح در بین افراد جامعه است و لازمه رشد قضاوت صحیح بالا بردن قدرت نقد سازنده در افراد می‌باشد. پرورش روح عدالتخواهی عدالت از ارکان اساسی جامعه اسلامی است و باعث سلامت آن، در جامعه‌ای که عدالت حاکم است هرکس به کار و کوشش بیشتری دل می‌بندد و اساس مالکیت در آن محترم شمرده می‌شود. و تمام اینها باعث رشد و ترقی جامعه است. برای آموزش عدالت به دانش‌آموزان علاوه بر اینکه مربی باید خود عادل باشد، می‌توان آنها را به تمرینهای خاصی واداشت تا عملاً مفهوم عدالت را درک کنند. تکامل انسان انسان ماهّیتاً با دیگر موجودات متفاوت است. جنبه‌های معنوی انسان بسیار متمایز و والاست انسان بذات خود نه گناهکار است و نه نیکوکار بلکه مستعد کسب فضایل و رذایل است و این دیدگاه انسان را ملزم می‌کند که به تکامل معنوی بیندیشد و در آن قدم بگذارد. استقلال و مسئولیت فرد از ویژگیهای نظام تربیتی اسلام مستقل بار آوردن فرد است و اینکه انسان مسئول اعمال خویش است. «هرکس ذره‌ای کار نیکو انجام دهد پاداش می‌بیند و هرکس ذره‌ای عمل زشت انجام دهد مجازات می‌شود» رشد و فساد جامعه بدست خود انسانها است. اسلام رفتار انسان را متغیر می‌داند و افراد را مسئول اعمال خویش می‌داند و تغییرات اجتماعی را نیز نتیجه تغییر رفتار افراد می‌داند. پرورش نیروی تفکر در اسلام هیچ عبادتی مانند تفکر با ارزش نیست و هیچ علمی نیز به پای تفکّر نمی‌رسد. پرورش روح اجتماعی و شخصیت اخلاقی، برادری، همکاری و دوستی با دیگران. احترام به انسانها و ایمان به صلاحیت مردم از دیگر ویژگیهای نظام تربیتی اسلام است. «گرامیترین شما نزد خدا باتقوی‌ترین شماست.» ملاک احترام به انسانها جنس، نژاد، ملیت و دیگر چیزها نمی‌باشد بلکه ملاک تقوی و فضیلت‌های اخلاقی انسانهاست. اسلام به مردم احترام می‌گذارد و نظر آنها را در امور مهم می‌داند. در قرآن بارها به شور و مشورت اشاره شده است و به پیامبر دستور داده شده که در امور با مردم مشورت کن.

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : وتربیت ازدیدگاه قرآن , وتربیت ازدیدگاه قرآن



نظر

نبی و رسول در چیست


 

  • نبی و رسول در چیست

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    نبی و رسول در چیست دسته: علوم انسانی
    بازدید: 18 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 25 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 7

    نبی و رسول در چیست تفاوت نبی و رسول در چیست

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

     تفاوت نبی و رسول در چیست؟! ما معمولاً برای معادل عربی رسول در زبان فارسی لفظ پیغمبر، پیامبر و پیمبر به کار میبریم ولی لفظی که مترادف بانبی باشدنداریم و به ناچار لفظ پیامبر که هم معنی رسول است را به کار میبریم و حال آنکه قرآن دو تعبیر به کار میبردیکی رسول و دیگری نبی، این گونه استعمال موجب شده میان اندیشمندان مسلمان بحث شود که آیا رسول و نبی باهم تفاوت دارند یا نه و اگر تفاوت ندارند پس علت استعمال دو لفظ نبی و رسول در قرآن خصوصا در احادیث چیست؟ این استعمال میتواند سبب جعل دو اصطلاح متفاوت از هم باشد یا نه؟برای روشن شدن بحث نکاتی را متذکر میشویم:نخست اینکه این دو از نظر مفهوم تفاوتی آن چنانی ندارند زیرا واژه نبی یا به معنای «فرد دارای خبر مهم» است و یا به معنای فرد دارای مقام بلند، و واژه رسول هم یا به معنای فرد دارای پیام است یا به معنای واسطه در انجام کار پس ازجهت مفهوم هیچ کدام اعم یا اخص از دیگری نیستند.ثانیا از اختلاف موارد استعمال لفظ نبی و رسول در قرآن خصوصا با توجه به روایات شریفه راجع به انبیا و رسل میتوان فهمید که نبی از نظر مصداق اعم از رسول است یعنی همه فرستادگان خدا نبی بوده‏اند ولی رسول نبوده‏اندهمین اختلاف در کاربرد سبب شده است که علما نبی را غیر از رسول از نظر اصطلاح بدانند.ثالثا در میان علما در بیان وجه تمایز میان دو اصطلاح نبی و رسول تفاوت‏هایی دیده میشود که در ذیل به آنها اشاره میگردد:1ـ به نظر علامه طباطبایی نبی آن کسی است که خواب میبیند و در خواب به او وحی میشود و لی رسول آن کسیاست که ملک وحی بر او نازل میشود و او ملک را میبیند و با او سخن میگوید.2ـ به نظر برخی مانند استاد مصباح نبی به هر فرستاده و پیکی گفته میشود ولی رسول بر پیک مخصوص اطلاق میشود.ایشان این تفاوت را از نگرش به موارد متفاوت استعمال نبی و رسول در قرآن و حدیثی که دارد 313 نفر از انبیا فقطدارای رسالت خاصی بوده‏اند، استفاده مینمایند. (محمد تقی مصباح، راهنماشناسی، ج 2، ص 16ـ13) فرقهای ذیل هم میان نبی و رسول گفته شده که توسط علما به چالش و نقد کشیده شده‏اند.الف ـ رسول کسی است که مبعوث به شرع جدیدی شده باشد و نبی اعم از او کسی است که شرع سابق را تبلیغکند.ب ـ رسول کسی است که دارای کتاب باشد و نبی آن کسی است که کتاب نداشته باشد.ج ـ رسول کسی است که دارای کتاب باشد ولی فیالجمله نسخ شده باشد و نبی کسی است که چنین نباشد.د ـ رسول کسی است که به او وحی میشود و مأمور به ابلاغ هم باشد ولکن نبی کسی است که از طرف خدا به او وحیشده خواه مأمور رساندن محتوای وحی به مردم باشد یا نباشد.امام به معنای رهبر و پیشوا است و به طور خاص مقامی است که خداوند به برخی از بندگان صالح خود (همانند حضرت ابراهیم«ع») پس از آزمایش‏ها و امتحان‏های مختلف الهی عطا نموده است. امامت، مقام رهبری همه جانبه مادی، معنوی، جسمی، روحانی، ظاهری و باطنی است.نبی و رسول ارائه راه و طریق می کنند ولی امام با سیطره ای که بر ملکوت انسان ها دارد دست آنها را گرفته و با خود همراه می کند.برای آگاهی بیشتر ر.ک:1- آموزش کلام اسلامی، سعید مهر، ج 2، ص 122- امام شناسی، علامه تهرانی، ج 1 ما معمولاً براى معادل عربى رسول در زبان فارسى لفظ پیغمبر، پیامبر و پیمبر به کار مى‏بریم ولى لفظى که مترادف با نبى باشد نداریم و به ناچار لفظ پیامبر که هم معنى رسول است را به کار مى‏بریم و حال آنکه قرآن دو تعبیر به کار مى‏برد یکى رسول و دیگرى نبى، این گونه استعمال موجب شده میان اندیشمندان مسلمان بحث شود که آیا رسول و نبى باهم تفاوت دارند یا نه و اگر تفاوت ندارند پس علت استعمال دو لفظ نبى و رسول در قرآن خصوصا در احادیث چیست؟ این استعمال مى‏تواند سبب جعل دو اصطلاح متفاوت از هم باشد یا نه؟ براى روشن شدن بحث نکاتى را متذکر مى‏شویم: نخست اینکه این دو از نظر مفهوم تفاوتى آن چنانى ندارند زیرا واژه نبى یا به معناى فرد داراى خبر مهم است و یا به معناى فرد داراى مقام بلند، و واژه رسول هم یا به معناى فرد داراى پیام است یا به معناى واسطه در انجام کار پس از جهت مفهوم هیچ کدام اعم یا اخص از دیگرى نیستند. ثانیا از اختلاف موارد استعمال لفظ نبى و رسول در قرآن خصوصا با توجه به روایات شریفه راجع به انبیا و رسل مى‏توان فهمید که نبى از نظر مصداق اعم از رسول است یعنى همه فرستادگان خدا نبى بوده‏اند ولى رسول نبوده‏اند همین اختلاف در کاربرد سبب شده است که علما نبى را غیر از رسول از نظر اصطلاح بدانند. ثالثا در میان علما در بیان وجه تمایز میان دو اصطلاح نبى و رسول تفاوت‏هایى دیده مى‏شود که در ذیل به آنها اشاره مى‏گردد: 1ـ به نظر علامه طباطبایى نبى آن کسى است که خواب مى‏بیند و در خواب به او وحى مى‏شود و لى رسول آن کسىاست که ملک وحى بر او نازل مى‏شود و او ملک را مى‏بیند و با او سخن مى‏گوید و ثانیا از حدیث ذیل استفاده مى‏کند: در کافى از امام صادق(ع) نقل شده است که:

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : نبی و رسول در چیست , نبی و رسول در چیست , تفاوت نبی و رسول در چیست



نظر

آفرینی اسلام1


 

  • آفرینی اسلام1

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    آفرینی اسلام1 دسته: علوم انسانی
    بازدید: 19 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 21 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 1

    آفرینی اسلام1

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    فروشگاه فایل تمدن آفرینی اسلام(1) ساختمان عقیدتی حکومت اسلامی کتاب: مجموعه مقالات آیت الله شهید صدر ترجمه: اکبر ثبوت به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر حکومت اسلامى را گاهى به عنوان یک «ضرورت دینى‏» مورد بررسى قرار مى‏دهیم که فرمان خدا را روى زمین بر پا مى‏دارد، و نقش انسان را در جانشین خدا شدن تحقق مى‏بخشد، و گاهى نیز با این که در پرتو همین حقیقت به بررسى آن مى‏پردازیم، ولى انگیزه‏هاى بزرگ تمدن آفرین، و قدرت‏هاى سترگ آن را در نظر مى‏گیریم که - با داشتن آن - از هر گونه تجربه اجتماعى دیگر متمایز مى‏گردد. ما در این دفتر، موضوع اخیر را به گفتگو مى‏گذاریم تا به روشنى دانسته شود که حکومت اسلامى نه تنها یک ضرورت دینى، که - گذشته از آن - براى تمدن نیز یک ضرورت است، زیرا یگانه راهى است که مى‏تواند استعدادهاى انسان را در جهان اسلام شکوفا سازد و او را تا جایگاه طبیعى‏اش - که پایگاه والاى تمدن انسانى باشد - بالا ببرد و از پراکندگى‏ها و عقب ماندگى‏ها و تباهى‏هاى رنگارنگى که دچار آن است رهائى بخشد. این حقیقت را در گفتار آینده - در هنگام طرح مشخصات حکومت اسلامى - و در لابلاى بحث از دو موضوع اساسى روشن خواهیم کرد: 1) ساختمان عقیدتى‏اى که حکومت اسلامى را تمایز مى‏بخشد. 2) ساختمان عقیدتى و روحى فرد مسلمان به گونه‏اى که امروزه واقعیت جهان اسلامى نشان دهنده آن است. ساختمان عقیدتى حکومت اسلامى ساختمان عقیدتى حکومت و هدف آن در سیر خویش: هر کس در راهى گام مى‏نهد، هدفى دارد، و هر حرکتى در جهان مدنیت روى دهد، براى مقصودى، و خود در جهت تحقق آن است. و هر گام در راه نهادنى و حرکتى - که هفدار است - نیروى تهاجمى و سوخت‏خود را از همان هدفى مى‏گیرد که به سوى آن گام بر مى‏دارد و در جهت تحقق آن حرکت مى‏کند. پس هدف، تحقق یافت‏حرکت را جذب مى‏کند تا - با پایان یافتن هدف خود - به سکون مبدل شود. براى نمونه: کسى را در نظر بگیرید که براى رسیدن به یک مرتبه علمى و یک دانشنامه و گواهى معینى، کوشش فراوان مى‏نماید. مى‏بینید گویا آتشى در دل او بر افروخته‏اند که پیوسته روشن است و او را به محقق ساختن همان هدفى وادار مى‏کند که براى حصول آن، تلاش مى‏نماید. ولى چون به هدف دست‏یافت آن شعله خاموش مى‏شود و حرکت پایان مى‏پذیرد و دیگر دلیلى براى بقاى آن نمى‏ماند تا وقتى هدفى تازه به میان آید. این موضوع در مورد جامعه‏ها نیز درست است، زیرا آن‏ها هر گاه در حرکت تمدن آفرین خود هدفى بزرگ‏تر را بر گزینند، مى‏توانند به سیر خود ادامه دهند، و با روشن ماندن آتش هدف براى روزگارى درازتر، وادار مى‏شوند گام‏هاى بیشترى بر دارند. ولى اگر هدف محدود باشد حرکت نیز محدود خواهد بود و - پس از تحقق هدف محدود - نیروى دگرگونسازى و آفرینش‏گرى، قدرت خود را بر پایدارى از دست مى‏دهد. در این جا مکتب ما دیگرى تاریخى با دشوارى‏اى روبرو مى‏شود که از پندارهایش درباره دگرگونى‏هاى جامعه بشر بر طبق قوانین دیالکتیک سرچشمه مى‏گیرد، زیرا هدفى که مارکسیسم - برى حرکت تاریخ و سیر انسان - ضرورى مى‏شمارد، برداشتن موانع اجتماعى است از سر راه رشد نیروهاى تولید، و ابزار تولید، که این هم با نابود ساختن الکیت‏خصوصى و بر پا کردن جامعه کمونیستى امکان دارد، پس اگر هدف نهائى از سیر انسان را بدین گونه بشناسیم، باید معقد باشیم که در لحظه‏اى که جامعه کمونیستى برپا شد، دیگر تحول به نهایت رسیده جاى خود را به سکون مى‏دهد و حرکت منتفى مى‏گردد. اگر ما هدف حرکت دهنده جامعه و سازنده تاریخ را عبارت بدانیم از: «آزاد کردن ابزار تولید از بندهائى که دست و پاى آن را - در هنگام توزیع - مى‏بندد» در این هنگام پس از آزاد شدن آن، حرکت تاریخ پایان مى‏یابد و همه استعدادهاى دگرگونسازى و آفرینندگى - که در انسان هست - خشک مى‏شود. به راستى یگانه هدفى که حرارت و روشنائى را در وجود انسان پایدار مى‏دارد و پویائى تمدن را تضمین مى‏کند تا بشر بتواند به سیر خود ادامه دهد، همان هدفى است که انسان پیوسته براى نزدیک شدن به آن بکوشد و هر چه به آن نزدیک شود، کرانه‏هاى تازه و دیدگاه‏هاى کشف نشده‏اى در برابر چشمانش آشکار گردد که شعله موجود در دل او را نیرومندتر سازد و بر توانائى و نشاط او در تکاپو و دگرگونسازى و آفرینندگى بیافزاید. این جا نقش حکومت اسلامى مطرح مى‏شود که «الله‏» راهدف و سر منزلى براى سیر و مسیر انسانیت قرار مى‏دهد و صفات و خوى‏هاى خدا را، همچون نشانه‏هائى براى این هدف بزرگ مى‏شمارد. دادگرى، دانش، توانائى، نیرومندى، مهربانى و بخشندگى بر روى هم تشکیل دهنده هدف مسیرى است که اجتماع شایسته انسانى در پیش گرفته و هر یک گامى که به این هدف نزدیک شود، و هر اندازه از آن برایش محقق گردد، دیدگاه‏هاى فراخ‏ترى در برابرش گشوده مى‏شود و آتش شوق و اراده او - براى پایدارى در راه - افزایش مى‏یابد زیرا انسان محدود نمى‏تواند به «الله‏» که مطلق و نامتناهى است برسد، ولى در راه خود به سوى او، هر چه گام‏هاى بیشترى بردارد به جاهاى تازه‏اى راهنمائى مى‏شود و راه، او را به افزودن بر کوشش خویش وا مى‏دارد:  والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا «و کسانى که در راه ما مجاهده کردند، البته ما راه‏هاى خود را بدیشان خواهیم نمود». از این جا برمى‏آید که انسان حکومت اسلامى، که در آغاز تاریخ این ملت به راه افتاده تا از انو تاریخ را بسازد، در طول مدتى که هدف حقیقى او «الله‏» - خداى برتر - بود شعله شوق در دلش خاموش نشد، بلکه از عدل مطلق - که این هدف بزرگ، تجسم بخش آن است - یارى مى‏گرفت و گیر و دار پایان ناپذیر خود و حرکت متوقف ناشدنى‏اش را - در جهت ضدیت با بیداد ستمگران و سرکشى گردنکشان - رهبرى کرد و آن هم نه تنها در شهر خود و در منطقه ویژه خود و میان افراد ملت‏خویش - بلکه در همه گوشه و کنار جهان - «خسرو» - باآن همه گردنکشى‏اش - چون از «عبادة بن صامت‏» به تمسخر پرسید: «چه انگیزه‏اى مسلمانان را به اندیشه نبرد با دستگاه امپراطورى او وا داشته است؟ «تکان خورد که پاسخ شنید: «سپاه مسلمانان براى آزاد کردن ستمدیدگان آمده است.» و این یعنى: عدل مطلق، پایان نیافتنى است و هدف مطلق، پیوسته مى‏تواند مردم را به حرکت درآورد و نیرو ببخشد:  قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربی و لو جئنا بمثله مددا «بگو اگر آب دریا مرکب شود تا کلمات پروردگارم را بنگارد، آب دریا پایان خواهد یافت، پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان یابد هرچند دریائى دیگر. - همانند آن را نیز - براى کمک بیاوریم. پس ساخت عقیدتى حکومت اسلامى که بر بنیاد ایمان به خدا و صفات او استوار است و هدف از سیر و غایت . مقصود از حرکت تمدن ساز و شایسته بر روى زمین را الله مى‏داند همان یگانه ساخت عقیدتى‏اى است که انسان را در حرکت تمدن ساز خود یارى مى‏دهد و براى این منظور سوخت ونیروئى پایان ناپذیر دراختیار او مى‏گذارد. به همین جهت اسلام نمى‏پذیرد که - به هیچ روى - هدف‏هاى نسبى و مرحله‏اى را به جاى هدف مطلق قرار دهند. زیرا این امر از تداوم حرکت جلوگیرى مى‏نماید و نمى‏گذارد که در مرحله بعدى از هدف نسبى فراتر برویم. مثلا مسلمان در همان هنگام که در شهر یا کشور خود - یا میان فرزندان ملتش - در برابر ستم ایستادگى مى‏نماید ولى اینست مر او را نسبت به ستم‏هاى دیگرى که گردنکشان بر روى زمین مى‏کنند بى‏توجه نمى‏نماید و برانداختن این ستم ویژه را هدف آخرین و مطلق براى خود نمى‏انگارد زیرا چنین کارى - به صورت ضمنى - صحه نهادن بر ستم هائى است که در گوشه و کنار جهان جریان دارد. مسلمان در برابر ستمى که در محیط خود مى‏بیند از این روى ایستادگى مى‏نماید که ستمى است از یک انسان درحق انسان دیگرى که برادر اوست و همین یک عامل کافى است که مسلمان وارد شود همان نقش عباده بن صامت را بازى کند که -همراه برادرانش - از جزیرة العرب به راه افتاد تا برزگران ستمدیده را در دورترین شهرهاى ایران آزاد کند. اخلاق در ساخت عقیدتى حکومت و آزاد کردن انسان از چسبیدگى به دنیا: برپا داشتن دادگرى و درستى و هموار کردن سختى‏ها بر خویش - براى یک سازندگى شایسته - ینازمند انگیزه‏هائى است که از آگاهى اسنان به مسئولیت‏خویش و از احساس وضیفه سرچشمه مى‏گیرد و این انگیزه‏ها پیوسته با پرتگاهى روبرو است که از پدید آمدن یا پرورش یافتن آن جلوگیرى مى‏نماید و این پرتگاه همان چسبندگى به دنیا و پیرایه‏هاى آن است و دلبستگى به زندگى بر روى این زمین - به هر صورتى باشد - زیرا این چسبندگى و دلبستگى در بسیارى از اوقات انسان را از حرکت باز مى‏دارد و از سهیم‏شدن او در امر سازندگى شایسته ممانعت مى‏کند چون مشارکت در هرگونه سازندگى بزرگ همراه است به بسیارى کوشش‏ها گذشت‏ها فداکارى‏هاى گوناگون آزادیدن در راه انجام وظیفه و هموار کردن شجاعانه محرومیتها برخویش به خاطر خوشبختى و آسایش جامعه انسانى... و کسى که به پیرایه‏هاى جهان چسبیده و به شاخه‏هاى زندگى زمینى وابسته است نمى‏تواند از این نعمت‏ها کم بها دست بکشد و از مقاصد ناچیز روزانه‏اش روى برتابد و به سوى مقصد بزرگ که سازندگى است رو بیاورد پس براى این که استعدادهاى هر فردى براى سازندگى بزرگ بسیج‏شود بایستى ساخت عقیدتى‏اى همراه با اخلاقى ویژه در کار باشد تا به هر فرد پرورشى دهد که خود را نه بنده دنیا و مملوک نعمت‏هاى آن بلکه آقاى دنیا و مالک آن نعمت‏ها ببیند و چشمان خود را به سوى زندگى‏اى فراختر و غنى‏تر از زندگى زمینى بدوزد. و مطمئن باشد که فدا کردن هر چیزى بر روى زمین آماده سازى است براى زیدگى دیگرى که خدا براى بندگان پرهیزگارش قرار داده است. این ساخت عقیدتى که حکومت اسلامى داراى آن است در تعلیمات قرآن گرامى و اسلام - که نشانه‏هاى کلى اخلاق را مشخص کرده - بیان گردیده: یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون. اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دارائى‏ها و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نسازد.  و و اعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة.  بدانید که دارائى‏ها و فرزندان شما فتنه و ابتلائى بیش نیست. و پیامبر بزرگ (ص) گفت: هر کس شب را به روز برساند و بالاترین تصمیم و غصه او به دنیا باشد هیچ پیوندى با خدا ندارد. و هم گفت: دوست داشتن دنیا آغاز و سر هر گناهى است. پس وابستگى به جهان و چسبیدگى به آن بنیاد هرگونه کجروى است. و سرگرم شدن به تصمیم‏ها و غصه‏هاى آن رها کردن نقش جانشینى رهنمایانه خدا بر روى زمین شمرده مى‏شود. و شناورشدن در نعمت‏ها و بازنگرى آن یعنى فراموش کردن یاد خدا و به بازى گرفتن همه ارزشهائى که خداى بزرگ یگانه نمایان مى‏سازد تا حرکت ما را جهت بدهد و هدف را مرزبندى نماید و انسان را با آسمان پیوند بزند. اسلام براى این که وابستگى سرسخت به دنیا و غصه‏هاى مربوط به آن را از فرد مسلمان بگیرد براى دنیا به همان اندازه طبیعى‏اش ارزش قائل شده است. اگر دنیا را همچون هدفى تلقى نائیم که با آخرت - یعنى با فعالیت‏سازندگى بزرگى که آخرت مردم را به سوى آن مى‏خواند و تشویق مى‏کند. - ناسازگار باشد. در آن حال از شکل یک پرورشگاه درآمده و سرزمینى براى بازیگرى و تبهکارى مى‏شود. انما الحیوة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد. جز این نیست که زندگى دنیا بازگیرى است و سرگرمى و زیور و پیرایه و خودستائى با یکدیگر و حرص در افزودن دارائى‏ها و فرزندان.  و زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و الله عند حسن المآب.  جلوه‏گر شده است براى مردمان دوستى‏خواستنى‏ها - از زبان و فرزندان و همیان‏هاى زر و سیم و اسب‏هاى با نشان نیکو و چارپایان و کشتزارها - این است کالاى زندگى جهان و بازگشتگان نیکو نزد خداوند است. ولى اگر دنیا را راهى براى رسیدن به آخرت تلقى کنیم یعنى آن را افزارى بدانیم که انسان در سایه نیکوئى‏هایش هستى راستین خود و وابستگى‏اش به خداوند و کوشش پیوسته‏اش را براى نزدک شدن به مطلق و لایتنهاهى - در راه فعالیت‏هاى سازنده و آفرینشگر و نوآور - پرورش دهد آرى اگر از این دیدگاه بزرگ بنگریم دنیا از صورت صحنه حرص زدن براى جمع ثروت و زیاده‏روى در آن تبدیل مى‏شود به میدانى براى سازندگى شایسته و آفرینشگرى پیوسته: وابتغ فیما آتاک الله الدار الآخرة و لا تنس نصیبک من الدنیا و احسن کما احسن الله الیک و لا تبغ الفساد فی الارض ان الله لا یحب المفسدین. با هر چیزى که خداوند به تو داده است بکوش - تا براى خانه آخرت - توشه‏اى فراهم آرى و بهره‏ات را از دنیا نیز فراموش مکن و چنان که خواوند به تو نیکوئى نموده نیکوئى، کن و در زمین در پى تبهکارى مباش که خدا تبهکاران را دوست نمى‏دارد. و در حدیث آمده است: دنیایت را به آخرت خویش بفورش تا هر دو را به چنگ آرى و در هر دو جا سود برى و آخرت خود را به دنیا مفورش که هر دو را زیان خواهى کرد. اسلام نظر خود درباره مقدمه و وسیله بودن دنیا را به صورت یک تصور ذهنى خشک و خالى رها نکرده بلکه آن را با رفتارى که تحققش بخشد پیوند زده و خواسته است که در سطح واقعیت‏هاى عینى پیاده شود و با نعمت‏هاى جهان بر بنیاد آن رفتار گردد. اسلام تعبیر عملى براى این نظریه را آماده ساخته و پیامبر مى‏گوید: افزون طلبى‏ها شما را سرگرم کرد، فرزند آدم مى‏گوید: دارائى من درائى من مگر تو از دارائى خود به جز آن چه را صدقه مى‏دهى و باقى‏اش مى‏گذارى یا آن را مى‏خورى و از بین مى‏برى یا مى‏پوشى و کهنه مى‏نمائى بهره دیگرى هم دارى؟ پس هر انسانى که به نظریه اسلام درباره دنیا ایمان دارد و آن را در رفتار خود مجسم مى‏نماید حق دارد از نعمتهاى جهان برگیرد و به اندازه نیاز خود از آن چه پاکیزه و شایسته است برخوردار گردد زیرا بنیاد جهان براى پاسخگویى به نیازمندى‏ها نهاده شده - نه براى افزون طلبى و تل انبار کردن زر و سیم - و تا هنگامى که هدف انسان بر او مشتبه نگردد توانائى او به گونه‏اى مستمر او را بر آن مى‏دارد که - در راه خود به سوى پروردگارش و براى رسیدن به هدفش - تلاش و کوشش خود را دنبال کند. پس طبیعى است که انسان نیاز خود را از جهان بگیرد. و باقیمانده را براى هدف بزرگ خود قرار بدهد زیرا اگر بینش از نیاز خود چیزى را نگاهداشت جهان که باید براى او وسیله باشد به شکل هدف او دگرگون مى‏شود و بدین گونه نقش شایسته‏اى را که خود باید بر روى زمین ایفا کند از دست مى‏دهد. و این امر - در راه درازى که در پیش دارد - نتایجى به بار مى‏آورد که موجب کجروى‏هائى از هدف‏هاى راه هدایت مى‏گردد و رنگ‏هاى گوناگون ستم و کجروى و بهره‏کشى روى مى‏نماید و از همین روى است که پیامبر فرمود: هر کس بیش از اندازه‏اى که براى او کافى است از نعمت‏هاى جهان برگیرد نادانسته مرگ خود را برگرفته است. با این ساخت‏شایسته‏اى که یک شهروند در حکومت اسلامى دارد انسان مى‏تواند از بند پدیده‏هاى زمین - که او را به حرص وا مى‏دارد.- آزاد شود و از سر مقاصد و تصمیمات ناچیزى که او را از خدا جدا مى‏نماید برخیزد و به خاطر مقاصد و تصمیمات سترگ زندگى کند و از این روى با بزرگترین مسئولیت‏هاى سازندگى با سینه‏اى گشاده و دلى استوار و جانى نیرومند روبرو مى‏شود و یک معادله حسابى سودآور برقرار مى‏بیند که در هیچ تحالتى ازاحوال هیچ جائى براى زیان در آن نیست اى کسانى که ایمان آورده‏اید! آیا شما را به تجارتى راهنمائى بکنم که شما را از کیفر آخرت برهاند؟ به خدا و به پیامبرش ایمان بیاورید و - با گذشتن از دارائى‏ها و جان‏هاى خود - در راه خدا جهاد کنید که اگر بدانید این براى شما بهتر است.

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : آفرینی اسلام1 , آفرینی اسلام1



نظر

دین اسلام1


 

  • دین اسلام1

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    دین اسلام1 دسته: علوم انسانی
    بازدید: 19 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 24 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 4

    فایل جامعیت دین اسلام جامعیتدین از مباحث مهم و اصیل فلسفه دین و کلام جدید است که می‌تواند در موردهر دینی مطرح باشد، مثلاً درباره دین اسلام بحث جامعیت تحت عناوین مختلفاز قدیم الایام میان مفسرین، حکما و متکلمین رایج بوده است

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    فروشگاه فایل جامعیت دین اسلام جامعیتدین از مباحث مهم و اصیل فلسفه دین و کلام جدید است که می‌تواند در موردهر دینی مطرح باشد، مثلاً درباره دین اسلام بحث جامعیت تحت عناوین مختلفاز قدیم الایام میان مفسرین، حکما و متکلمین رایج بوده است. در دهه‌هایاخیر به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی و درپی تلاش برای پیاده کردن ابعاد اجتماعی، سیاسی ... اسلام در جامعه، مسألهجامعیت دین به صورت جدّی مطرح شده است. نگارنده دراین مختصر تلاش می‌کندتا ضمن ارائه بیانی فشرده از اقوال مختلف در زمینه «جامعیت دین اسلام»نظریّه مختار و ادلّه اثبات آن را روشن کند. نظریه نخست: رویکرد حداکثری نسبت به جامعیت دین دین جامع همه علوم و معارف بشری است و در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان می‌کند و تعالیم آن ما را از هرگونه تلاش فکری در شناخت انسان و جهان و ابعاد مختلف زندگی بی‌نیاز می‌کند. و لذا دین نظام‌های لازم جهت اداره جامعه را در بر دارد و می‌توان علوم اجتماعی، سیاسی و تجربی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علم سیاست، فیزیک و شیمی و حتی علوم کامپیوتری و... را از دین استخراج کرد.[1] در نقد این رویکرد افراطی به جامعیت دین به طور اختصار می‌توان گفت: دین نمی‌تواند در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کند و جامع همه علوم و معارف بشری باشد و بتوان علوم انسانی و تجربی را از دین استخراج نمود؛ چرا که لازمه معارف بشری به علّت تأثیر محدودیت‌های تاریخی، اجتماعی، زبانی و معرفتی انسان، خطاپذیری است در حالی که دین الهی که از محدودیت‌های مذکور مصونیت داشته، دارای ویژگی حقانیت و خطاناپذیری است و لذا نمی‌تواند با علوم و معارف بشری هم آهنگ و همراه باشد؛ زیرا در صورت بطلان فرضیه‌ها و داده‌های عقلانی بشر یا باید دین را تأویل برد و یا قایل به بطلان آن شد. افزون بر آن که خود معارف و علوم بشری نیز با یکدیگر ناسازگاری‌های فراوانی دارند. به عنوان نمونه برخی از دین‌داران ساده اندیش برای این که به گمان خود از قافله پرشتاب علم عقب نمانند، سعی در تطبیق باورهای دینی بر داده‌های علوم تجربی ـ که از سطح فرضیه فراتر نیستند ـ کرده‌اند. برای مثال مراد از آسمان‌های هفتگانه مورد اشاره قرآن را فلک‌های نه گانه هیئت بطلمیوس به شمار آورده، برای تکمیل عدد، عرش و کرسی را نیز به آنها افزوده‌اند! باطل شدن فرضیه‌هایی همچون فرضیه افلاک نه گانه، روشن کرد که چنین تلاش‌های عجولانه‌ای برای هم‌آهنگ جلوه دادن دین و علم، بزرگ‌ترین ضربه را بر پیکره دین وارد خواهد ساخت.[2] از سوی دیگر اگر قایل شویم دین همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کرده با جاودانگی آن در تضاد است؛ زیرا رمز جاودانگی قرآن آن است که خود را در قالب مخصوص و برنامه‌ای محدود محصور نمی‌سازد و جزئیات وبرداشت متناسب به زمان و مکان را به اندیشمندان دین می‌سپارد که متناسب با شرایط و دگرگونی‌ها، از آن قالب‌های کلی استخراج کنند. نظریه دوم: دیدگاه حداقلی به جامعیت دین به اعتقاد این گروه تنها وظیفه دین ارائه رهنمودهایی برای رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است. و مدعی‌اند دین برای اداره شئون دنیوی نیامده است و اساساً کاری به دنیای انسانها ندارد و جامعیت دین را در این می‌دانند که آن چه در هدایت به کمال و سعادت اخروی انسان نقش دارد در اختیار بشر قرار دهد و امّا چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و دهها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است و این آدمی است که باید بدون استمداد از آموزه‌های دینی خود با سامان‌دهی مناسبات اقتصادی، سیاسی، و... جامعه بپردازد. و دین در این زمینه‌ها تنها به کلیات بسنده کرده و از راهکار معین پرهیز کرده است و در صورتی که به تدبیر امور دنیوی و تنظیم معیشت و تعیین نظام بپردازد خود نیز دنیوی و ایدئولوژیک می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است.[3] در نقد این دیدگاه باید گفت: از دیدگاه اسلام انسان یک موجود مادی محدود به این دنیا نیست بلکه موجودی فراتر از ماده و دارای زندگی جاوید است که همه شئون و اعمال او با سرنوشت نهایی او ارتباط دارد. یعنی هرگونه تلاشی در این زندگی در سعادت ابدی و یا شقاوت او تأثیر خواهد داشت. «الدنیا مزرعه الاخره»[4] «الیوم عمل و لاحساب وغداً حساب و لاعمل»[5]. از این رو نوع رفتار اجتماعی و سیاسی که انسان بر می‌گزیند به مانند رفتارهای فردی او تأثیر قطعی در سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدفرجامی اخروی او دارد؛[6] و لذا دینی که علاوه بر مسایل فردی به مسایل اجتماعی انسان و سعادت و هدایت جامعه می‌اندیشد نمی‌تواند نسبت به اجرای احکام و چگونگی اداره جامعه، تعیین ساختار حکومت، اصل عدالت و قیام به قسط، ایجاد تعاون و امنیت در جامعه و... طرح و نظری نداشته باشد. ثانیاً با نگاهی به آیات و روایات به روشنی ثابت می‌شود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و... بسیاری جهت هدایت جامعه‌ی اسلامی در آنها یافت می‌شود. که اگر وجود این آیات در دین نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد وجود چنین قوانین لغو خواهد بود و شکی نیست که خداوند فعل عبث انجام نخواهد داد. نظریه سوم: رویکرد معتدل و نظریه مختار جامعیت دین را باید در راستای هدف و رسالت آن ملحوظ داشت و باید از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه پرهیز کرد. با نگاهی اجمالی به قرآن و روایات در می‌یابیم که هدف دین، تأمین سعادت دنیا و آخرت او است و چون امور دنیوی و مناسب اجتماعی تأثیر شگرفی در روحیات و کمال انسان و تأمین سعادت واقعی وی دارند، دین خاتم هرگز نمی‌تواند از دخالت در این امور چشم‌پوشی کند و باید برای تمام آنها برنامه‌ای جامعه ارائه دهد. به بیان دیگر، قرآن برنامه سعادت انسان را بر خداشناسی و اعتقاد به یگانگی خدا بنا نهاده است؛ آن گاه اعتقاد به معاد را از آن نتیجه می‌گیرد و سپس پیغمبرشناسی را از اصل معاد اخذ می‌کند؛ چرا که رسیدن به پاداش و جزای اعمال نیک و بد، که مهمترین فلسفه معاد است ممکن نیست، مگر آن که نخست از راه وحی و نبوت از طاعت و معصیت آگاه شویم. پس از این سه اصل اساسی، ‌و علاوه بر اعتقادات دیگر به بیان اصول اخلاق نیکو و صفات حسنه‌ای می‌پردازد که مناسب با اصول مزبور باشد، و آن گاه قوانین عملی را که در واقع حافظ سعادت حقیقی و پرورش دهند. اخلاق نیکو و بالاتر از آن، عامل رشد وترقی اعتقادات درست و اصول اولیه می‌باشند، پایه‌ریزی می‌کند. بدین ترتیب قرآن مشتمل بر سه بخش کلی است: 1. اصول عقاید اسلامی، اعم از توحید، نبوت، معاد و سایر اعتقادات متنوع بر آنها؛ 2. اخلاق پسندیده ونیکو؛ 3. احکام شرعی و قوانین عملی، که کلیات آنها در قرآن آمده و تفاصیل وجزئیاتشان به پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ واگذار شده است. و آن حضرت نیز بر اساس احادیث متواتری نظیر حدیث ثقلین، بیان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را جایگزین بیان خود ساخته است.[7] «این برنامه هم چنان که با تأمل در محتوای آنها روشن است، مشتمل بر همه ابعاد زندگی انسان، اعم از فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی است. (اسلام) همان طورکه برای وظایف عبادی قانون دارد، برای امور اجتماعی و حکومتی (نیز) قانون و راه و رسم دارد».[8] بنابراین، مقصود از جامعیت دین آن است که در راستای هدف و رسالت خود رئوس کلی همه معارف لازم را برای تحقق این هدف در اختیار بشر قرار دهد، به گونه‌ای که بشر با تطبیق آن اصول کلی به صورت نظام‌مند بتواند هم معارف و راهنمون‌های مورد نیاز را برای رسیدن به سعادت خویش به دست آورد.[9] بعد از روشن شدن مفهوم جامعیت، حال سؤال این است که از چه روشهایی می‌توان جامعیت دین اسلام را اثبات نمود؟ در پاسخ به سؤال فوق باید گفت: جامعیت دین خاتم را می‌توان از دو راه اثبات کرد: الف. دلیل عقلی؛[10] که آن را با بیان چند مقدمه توضیح می‌دهیم: 1. خداوند حکیم آدمی را برای رسیدن به کمال نهایی و سعادت جاودانه آفریده است. 2. زندگی دنیا مقدمه زندگی آخرت است و سعادت و شقاوت ابدی در گرو چگونه زیستن در این جهان است. یعنی اعمال و رفتار ما در رسیدن به سعادت و یا محروم شدن از آن دخیل و مؤثّرند. 3. شرط لازم برای سعادتمندی در جهان آخرت منوط به شناخت چگونگی رابطه اعمال با نتایج اخروی آن است؛ زیرا تا زمانی که رابطه اعمال و رفتارها با نتایج اخروی آن و رابطه آنها با سعادت و شقاوت آدمی روشن نباشد چگونه می‌توان برنامه صحیح و همه جانبه‌ای برای زندگی این جهان پی‌ریزی کرد. 4. ابزار عمومی شناخت (حس و عقل) از درک چگونگی روابط اعمال و رفتار دنیوی با نتایج اخروی ناتوان است. ضعف و نارسایی حس و عقل از بررسی ویژگی‌های این دو نوع ادراک هویدا می‌شود: ـ برد و قلمرو شناخت ادراک حسی که از راه حواس ظاهری و در اثر ارتباط با جهان مادی حاصل می‌شود، بسیار محدود است و تنها چیزهایی که با ما در ارتباط پیدا می‌کنند، آن هم در حدّ ارتباطش و در زمانی که این ارتباط برقرار است مورد ادراک حس واقع می‌شود. به علت محدودیت برد ادراک حسی نمی‌توان توقع داشت که به وسیله آن مسیر صحیح زندگی در تمام ابعادش، و جنبه ‌ارزشی اعمال و رفتارمان ـ به ویژه رابطه انسان با نتایج اخروی آن‌ ـ را بشناسیم. ـ امّا ادراکات عقلی؛ آن چه عقل به تنهایی و صرف نظر از تجربه خارجی درک می‌کند یک سلسله مفاهیم کلی است که اصطلاحاً به آنها بدیهیات اولیه می‌گویند؛ مانند محال بودن اجتماع نقیضین. این گونه مفاهیم نیز برای بازشناسی روابط پیش گفته کارایی ندارد؛ زیرا بدیهیات اولیه عقل بسیار محدود است و هرگز نمی‌تواند حکم صدها روابط ما با خدا، خودمان با دیگران و محیط زندگی را تعیین کند و جنبه ارزشی آنها را بیان نماید. ـ ادراکات تجربی نیز که از همکاری حس وعقل حاصل می‌شود، در حدی است که در دایره تجربه انسان قرار گیرد، ولی آن چه جنبه ‌ماورای مادی دارد در دام تجربه و آزمایش نمی‌افتد تا بتوانیم رابطه ماده و غیرماده را هم از راه تجربه اثابت کنیم.[11]بنابراین شناخت پدیده‌های اخروی و کشف و درک رابطه اعمال و رفتار آدمی با نتایج اخروی آن و آگاهی از تأثیر اعمال آدمی در نیک بختی یا تیره‌روزی نه توسط حس و نه عقل و نه حتی از همکاری آن دو حاصل نمی‌شود. و از سوی دیگر چنان که گفتیم توانایی طراحی برنامه‌ای صحیح و جامع برای زندگی منوط به آگاهی و شناخت این تأثیر و تأثرها است. حال که شناخت‌های عمومی و همگانی برای رسیدن به هدف و غایت خلقت ناکافی و نارسانید مقتضای حکمت خداوند این است که با ارسال رسول و انزال کتب برنامه‌ای جامع و کامل فراروی انسان قرار دهد تا آدمی بر اساس آن، راه صحیح زندگی و برنامه سعادت خود را بشناسد. ب. دلیل نقلی؛ آیات متعددی بر جاودانگی و جهانی بودن قرآن دلالت دارند که از آنها می‌توان جامعیت دین اسلام را ثبات نمود: 1. جهانی بودن دین خاتم و جامعیت آن برخی از آیات قرآن، اسلام را دین جهانی معرفی می‌کند که خداوند آن را برای تمام بشریت هدیه کرده‌ است، نه برای یک گروه و یا منطقه خاصی، مانند: «قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً»[12]؛ بگو ای مردم، من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم. «و ارسلناک الا رحمه للعالمین»[13]؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‌ایم. لازمه جهانی بودن دین خاتم آن است که متناسب با جوامع مترقی دیگری غیر از جامعه جزیره ‌العرب که نیازهای بشری داشته و معارف در سطح بالاتری را می‌طلبید، نیز سخنی داشته باشد تا مایه هدایت و راهنمایی آنها نیز باشد، و این امر شاهدی بر جامعیت دین اسلام باشد. 2. جاودانگی دین خاتم و جامعیت آن یکی از ویژگی‌های دین خاتم که آن را از سایر شرایع دیگر ممتاز می‌کند «جاودانگی» آن است که ظهورش توأم با پایان یافتن و مختومه شدن دفتر نبوت بوده است و احکام و تعالیم آن برنامه حیات بخشی را برای تمام انسانها در طول اعصار ارایه می‌دهد. «ما کان محمداً با احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبییّن»[14]؛ محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً»[15]؛ بزرگ و خجسته است کسی که بر بنده خود فرقان (= کتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرموده، تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد. حال که قرآن آخرین دین الهی و آورنده آن خاتم پیامبران و تعالیم و احکام آن سند هدایت برای کل آدمی و او مکلف به وفاداری دایمی از آن است، ‌چنین انتظاری پیش می‌آید که اسلام باید برای تمام انسانها در اعصار مختلف سخن داشته باشد و زمینه هدایت همه جوامع حتی پیچیده‌ترین آنها را فراهم و سعادت دنیوی و اخروی آنها را تأمین نماید. البته آیات دیگری نیز برای جامعیت دین خاتم مورد استناد قرار گرفته مانند آیاتی که تبیان بودن هر چیزی را در قرآن تأکید می‌کند: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین»[16]؛ و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت‌گری است، بر تو نازل کردیم. یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن «تبیان لکل شیء» است و از آن جا که قرآن کتاب تربیت و انسان سازی است، و برای تکامل فرد و جامعه، در همه ابعاد معنوی و مادی نازل گشته. منظور از «کل شی» در این آیه همه اموری است که برای پیمودن این راه هدایت لازم است.[17] به بیان دیگر آن چه که در سعادت و هدایت انسان تا روز قیامت مؤثر است اعم از مسایل ارزشی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان بینی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و یا مسایل مربوط به جهان هستی، در آن بیان شده است.[18] روایات فراوانی نیز از معصومین درباره جامعیت دین خاتم نقل شده که ما در این جا فقط به ذکر برخی از آنها اکتفا می‌کنیم: رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سفر حجه الوداع فرمود: ای مردم، هیچ چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک و از آتش جهنم دور کند، مگر آن که شما را به آن امر نموده‌ام، و هیچ چیزی نیست که شما را به آتش جهنم نزدیک و از بهشت دور کند، مگر آن که شما را از آن نهی کرده‌ام.[19] از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز نقل شده که فرمود: همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمی‌تواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان می‌کرده و نکرده است.[20] پی نوشت: [1] . سید محمدعلی ایازی، جامعیت قرآن، چاپ اول، رشت، انتشارات کتاب مبین، 1378، ص 59 ـ 67. [2] . محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ج 1 ـ 3، قم: موسسه در راه حق، بی‌تا، صص 229 ـ 231. [3] . عبدالکریم سروش، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش 41، ص 2 ـ 9. [4] . محمد تقی مجلسی، بحار الانوار، ج 70، ص 225. [5] . همان، ج 32، ص 354. [6] . محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلامی، ج 1، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1381، ص 46 ـ 50. [7] . محمد حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، قم، هجرت، 1360، ص 11 ـ 13. [8] . امام خمینی، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار، 1378، ص 9. [9] . علی ربانی گلپایگانی، جامعیت و کمال دین، چ اول، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1379، ص 16. [10] . البته متکلمین از این دلیل برای اثبات ضرورت نبوت و نیازمندی به وحی نیز استفاده می‌کنند. [11] . رک: محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ج4، (راهنما شناسی) قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1376، ص 9 ـ 30، و آموزش عقاید، تران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1380، درس بیست و دوم، ص 212 ـ 218. [12] . اعراف، 158. [13] . انبیا، 107. [14] . احزاب، 40. [15] . فرقان، 1؛ یوسف، 104. [16] . نحل، 89. [17] . ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 11، چ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1362، ص 36. [18] . محمد تقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج 2، انتشارات مدرسه معصومیه، بی‌جا، بی‌تا، ص 163 ـ 172. [19] . کلینی، اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم، باب 18، حدیث 5. [20] . حویزی، نور الثقلین، ج 3، قم، مطبعه الحکمه، حدیث 174، ص 74. اندیشه قم

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : دین اسلام1 , دین اسلا م فایل جامعیت دین اسلام



نظر

دین اسلا2


 

  • دین اسلا2

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    دین اسلا2 دسته: علوم انسانی
    بازدید: 17 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 25 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 1

    دین اسلا2

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل جامعیت دین اسلام جامعیت دین از مباحث مهم و اصیل فلسفه دین و کلام جدید است که می‌تواند در مورد هر دینی مطرح باشد، مثلاً درباره دین اسلام بحث جامعیت تحت عناوین مختلف از قدیم الایام میان مفسرین، حکما و متکلمین رایج بوده است. در دهه‌های اخیر به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی و در پی تلاش برای پیاده کردن ابعاد اجتماعی، سیاسی ... اسلام در جامعه، مسأله جامعیت دین به صورت جدّی مطرح شده است. نگارنده دراین مختصر تلاش می‌کند تا ضمن ارائه بیانی فشرده از اقوال مختلف در زمینه «جامعیت دین اسلام» نظریّه مختار و ادلّه اثبات آن را روشن کند. نظریه نخست: رویکرد حداکثری نسبت به جامعیت دین دین جامع همه علوم و معارف بشری است و در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان می‌کند و تعالیم آن ما را از هرگونه تلاش فکری در شناخت انسان و جهان و ابعاد مختلف زندگی بی‌نیاز می‌کند. و لذا دین نظام‌های لازم جهت اداره جامعه را در بر دارد و می‌توان علوم اجتماعی، سیاسی و تجربی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علم سیاست، فیزیک و شیمی و حتی علوم کامپیوتری و... را از دین استخراج کرد. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn1" [1] در نقد این رویکرد افراطی به جامعیت دین به طور اختصار می‌توان گفت: دین نمی‌تواند در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کند و جامع همه علوم و معارف بشری باشد و بتوان علوم انسانی و تجربی را از دین استخراج نمود؛ چرا که لازمه معارف بشری به علّت تأثیر محدودیت‌های تاریخی، اجتماعی، زبانی و معرفتی انسان، خطاپذیری است در حالی که دین الهی که از محدودیت‌های مذکور مصونیت داشته، دارای ویژگی حقانیت و خطاناپذیری است و لذا نمی‌تواند با علوم و معارف بشری هم آهنگ و همراه باشد؛ زیرا در صورت بطلان فرضیه‌ها و داده‌های عقلانی بشر یا باید دین را تأویل برد و یا قایل به بطلان آن شد. افزون بر آن که خود معارف و علوم بشری نیز با یکدیگر ناسازگاری‌های فراوانی دارند. به عنوان نمونه برخی از دین‌داران ساده اندیش برای این که به گمان خود از قافله پرشتاب علم عقب نمانند، سعی در تطبیق باورهای دینی بر داده‌های علوم تجربی ـ که از سطح فرضیه فراتر نیستند ـ کرده‌اند. برای مثال مراد از آسمان‌های هفتگانه مورد اشاره قرآن را فلک‌های نه گانه هیئت بطلمیوس به شمار آورده، برای تکمیل عدد، عرش و کرسی را نیز به آنها افزوده‌اند! باطل شدن فرضیه‌هایی همچون فرضیه افلاک نه گانه، روشن کرد که چنین تلاش‌های عجولانه‌ای برای هم‌آهنگ جلوه دادن دین و علم، بزرگ‌ترین ضربه را بر پیکره دین وارد خواهد ساخت. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn2" [2] از سوی دیگر اگر قایل شویم دین همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کرده با جاودانگی آن در تضاد است؛ زیرا رمز جاودانگی قرآن آن است که خود را در قالب مخصوص و برنامه‌ای محدود محصور نمی‌سازد و جزئیات وبرداشت متناسب به زمان و مکان را به اندیشمندان دین می‌سپارد که متناسب با شرایط و دگرگونی‌ها، از آن قالب‌های کلی استخراج کنند. نظریه دوم: دیدگاه حداقلی به جامعیت دین به اعتقاد این گروه تنها وظیفه دین ارائه رهنمودهایی برای رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است. و مدعی‌اند دین برای اداره شئون دنیوی نیامده است و اساساً کاری به دنیای انسانها ندارد و جامعیت دین را در این می‌دانند که آن چه در هدایت به کمال و سعادت اخروی انسان نقش دارد در اختیار بشر قرار دهد و امّا چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و دهها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است و این آدمی است که باید بدون استمداد از آموزه‌های دینی خود با سامان‌دهی مناسبات اقتصادی، سیاسی، و... جامعه بپردازد. و دین در این زمینه‌ها تنها به کلیات بسنده کرده و از راهکار معین پرهیز کرده است و در صورتی که به تدبیر امور دنیوی و تنظیم معیشت و تعیین نظام بپردازد خود نیز دنیوی و ایدئولوژیک می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn3" [3] در نقد این دیدگاه باید گفت: از دیدگاه اسلام انسان یک موجود مادی محدود به این دنیا نیست بلکه موجودی فراتر از ماده و دارای زندگی جاوید است که همه شئون و اعمال او با سرنوشت نهایی او ارتباط دارد. یعنی هرگونه تلاشی در این زندگی در سعادت ابدی و یا شقاوت او تأثیر خواهد داشت. «الدنیا مزرعه الاخره» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn4" [4] «الیوم عمل و لاحساب وغداً حساب و لاعمل» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn5" [5]. از این رو نوع رفتار اجتماعی و سیاسی که انسان بر می‌گزیند به مانند رفتارهای فردی او تأثیر قطعی در سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدفرجامی اخروی او دارد؛ HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn6" [6] و لذا دینی که علاوه بر مسایل فردی به مسایل اجتماعی انسان و سعادت و هدایت جامعه می‌اندیشد نمی‌تواند نسبت به اجرای احکام و چگونگی اداره جامعه، تعیین ساختار حکومت، اصل عدالت و قیام به قسط، ایجاد تعاون و امنیت در جامعه و... طرح و نظری نداشته باشد. ثانیاً با نگاهی به آیات و روایات به روشنی ثابت می‌شود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و... بسیاری جهت هدایت جامعه‌ی اسلامی در آنها یافت می‌شود. که اگر وجود این آیات در دین نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد وجود چنین قوانین لغو خواهد بود و شکی نیست که خداوند فعل عبث انجام نخواهد داد. نظریه سوم: رویکرد معتدل و نظریه مختار جامعیت دین را باید در راستای هدف و رسالت آن ملحوظ داشت و باید از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه پرهیز کرد. با نگاهی اجمالی به قرآن و روایات در می‌یابیم که هدف دین، تأمین سعادت دنیا و آخرت او است و چون امور دنیوی و مناسب اجتماعی تأثیر شگرفی در روحیات و کمال انسان و تأمین سعادت واقعی وی دارند، دین خاتم هرگز نمی‌تواند از دخالت در این امور چشم‌پوشی کند و باید برای تمام آنها برنامه‌ای جامعه ارائه دهد. به بیان دیگر، قرآن برنامه سعادت انسان را بر خداشناسی و اعتقاد به یگانگی خدا بنا نهاده است؛ آن گاه اعتقاد به معاد را از آن نتیجه می‌گیرد و سپس پیغمبرشناسی را از اصل معاد اخذ می‌کند؛ چرا که رسیدن به پاداش و جزای اعمال نیک و بد، که مهمترین فلسفه معاد است ممکن نیست، مگر آن که نخست از راه وحی و نبوت از طاعت و معصیت آگاه شویم. پس از این سه اصل اساسی، ‌و علاوه بر اعتقادات دیگر به بیان اصول اخلاق نیکو و صفات حسنه‌ای می‌پردازد که مناسب با اصول مزبور باشد، و آن گاه قوانین عملی را که در واقع حافظ سعادت حقیقی و پرورش دهند. اخلاق نیکو و بالاتر از آن، عامل رشد وترقی اعتقادات درست و اصول اولیه می‌باشند، پایه‌ریزی می‌کند. بدین ترتیب قرآن مشتمل بر سه بخش کلی است: 1. اصول عقاید اسلامی، اعم از توحید، نبوت، معاد و سایر اعتقادات متنوع بر آنها؛ 2. اخلاق پسندیده ونیکو؛ 3. احکام شرعی و قوانین عملی، که کلیات آنها در قرآن آمده و تفاصیل وجزئیاتشان به پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ واگذار شده است. و آن حضرت نیز بر اساس احادیث متواتری نظیر حدیث ثقلین، بیان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را جایگزین بیان خود ساخته است. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn7" [7] «این برنامه هم چنان که با تأمل در محتوای آنها روشن است، مشتمل بر همه ابعاد زندگی انسان، اعم از فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی است. (اسلام) همان طورکه برای وظایف عبادی قانون دارد، برای امور اجتماعی و حکومتی (نیز) قانون و راه و رسم دارد». HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn8" [8] بنابراین، مقصود از جامعیت دین آن است که در راستای هدف و رسالت خود رئوس کلی همه معارف لازم را برای تحقق این هدف در اختیار بشر قرار دهد، به گونه‌ای که بشر با تطبیق آن اصول کلی به صورت نظام‌مند بتواند هم معارف و راهنمون‌های مورد نیاز را برای رسیدن به سعادت خویش به دست آورد. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn9" [9] بعد از روشن شدن مفهوم جامعیت، حال سؤال این است که از چه روشهایی می‌توان جامعیت دین اسلام را اثبات نمود؟ در پاسخ به سؤال فوق باید گفت: جامعیت دین خاتم را می‌توان از دو راه اثبات کرد: الف. دلیل عقلی؛ HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn10" [10] که آن را با بیان چند مقدمه توضیح می‌دهیم: 1. خداوند حکیم آدمی را برای رسیدن به کمال نهایی و سعادت جاودانه آفریده است. 2. زندگی دنیا مقدمه زندگی آخرت است و سعادت و شقاوت ابدی در گرو چگونه زیستن در این جهان است. یعنی اعمال و رفتار ما در رسیدن به سعادت و یا محروم شدن از آن دخیل و مؤثّرند. 3. شرط لازم برای سعادتمندی در جهان آخرت منوط به شناخت چگونگی رابطه اعمال با نتایج اخروی آن است؛ زیرا تا زمانی که رابطه اعمال و رفتارها با نتایج اخروی آن و رابطه آنها با سعادت و شقاوت آدمی روشن نباشد چگونه می‌توان برنامه صحیح و همه جانبه‌ای برای زندگی این جهان پی‌ریزی کرد. 4. ابزار عمومی شناخت (حس و عقل) از درک چگونگی روابط اعمال و رفتار دنیوی با نتایج اخروی ناتوان است. ضعف و نارسایی حس و عقل از بررسی ویژگی‌های این دو نوع ادراک هویدا می‌شود: ـ برد و قلمرو شناخت ادراک حسی که از راه حواس ظاهری و در اثر ارتباط با جهان مادی حاصل می‌شود، بسیار محدود است و تنها چیزهایی که با ما در ارتباط پیدا می‌کنند، آن هم در حدّ ارتباطش و در زمانی که این ارتباط برقرار است مورد ادراک حس واقع می‌شود. به علت محدودیت برد ادراک حسی نمی‌توان توقع داشت که به وسیله آن مسیر صحیح زندگی در تمام ابعادش، و جنبه ‌ارزشی اعمال و رفتارمان ـ به ویژه رابطه انسان با نتایج اخروی آن‌ ـ را بشناسیم. ـ امّا ادراکات عقلی؛ آن چه عقل به تنهایی و صرف نظر از تجربه خارجی درک می‌کند یک سلسله مفاهیم کلی است که اصطلاحاً به آنها بدیهیات اولیه می‌گویند؛ مانند محال بودن اجتماع نقیضین. این گونه مفاهیم نیز برای بازشناسی روابط پیش گفته کارایی ندارد؛ زیرا بدیهیات اولیه عقل بسیار محدود است و هرگز نمی‌تواند حکم صدها روابط ما با خدا، خودمان با دیگران و محیط زندگی را تعیین کند و جنبه ارزشی آنها را بیان نماید. ـ ادراکات تجربی نیز که از همکاری حس وعقل حاصل می‌شود، در حدی است که در دایره تجربه انسان قرار گیرد، ولی آن چه جنبه ‌ماورای مادی دارد در دام تجربه و آزمایش نمی‌افتد تا بتوانیم رابطه ماده و غیرماده را هم از راه تجربه اثابت کنیم. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn11" [11]بنابراین شناخت پدیده‌های اخروی و کشف و درک رابطه اعمال و رفتار آدمی با نتایج اخروی آن و آگاهی از تأثیر اعمال آدمی در نیک بختی یا تیره‌روزی نه توسط حس و نه عقل و نه حتی از همکاری آن دو حاصل نمی‌شود. و از سوی دیگر چنان که گفتیم توانایی طراحی برنامه‌ای صحیح و جامع برای زندگی منوط به آگاهی و شناخت این تأثیر و تأثرها است. حال که شناخت‌های عمومی و همگانی برای رسیدن به هدف و غایت خلقت ناکافی و نارسانید مقتضای حکمت خداوند این است که با ارسال رسول و انزال کتب برنامه‌ای جامع و کامل فراروی انسان قرار دهد تا آدمی بر اساس آن، راه صحیح زندگی و برنامه سعادت خود را بشناسد. ب. دلیل نقلی؛ آیات متعددی بر جاودانگی و جهانی بودن قرآن دلالت دارند که از آنها می‌توان جامعیت دین اسلام را ثبات نمود: 1. جهانی بودن دین خاتم و جامعیت آن برخی از آیات قرآن، اسلام را دین جهانی معرفی می‌کند که خداوند آن را برای تمام بشریت هدیه کرده‌ است، نه برای یک گروه و یا منطقه خاصی، مانند: «قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn12" [12]؛ بگو ای مردم، من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم. «و ارسلناک الا رحمه للعالمین» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn13" [13]؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‌ایم. لازمه جهانی بودن دین خاتم آن است که متناسب با جوامع مترقی دیگری غیر از جامعه جزیره ‌العرب که نیازهای بشری داشته و معارف در سطح بالاتری را می‌طلبید، نیز سخنی داشته باشد تا مایه هدایت و راهنمایی آنها نیز باشد، و این امر شاهدی بر جامعیت دین اسلام باشد. 2. جاودانگی دین خاتم و جامعیت آن یکی از ویژگی‌های دین خاتم که آن را از سایر شرایع دیگر ممتاز می‌کند «جاودانگی» آن است که ظهورش توأم با پایان یافتن و مختومه شدن دفتر نبوت بوده است و احکام و تعالیم آن برنامه حیات بخشی را برای تمام انسانها در طول اعصار ارایه می‌دهد. «ما کان محمداً با احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبییّن» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn14" [14]؛ محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn15" [15]؛ بزرگ و خجسته است کسی که بر بنده خود فرقان (= کتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرموده، تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد. حال که قرآن آخرین دین الهی و آورنده آن خاتم پیامبران و تعالیم و احکام آن سند هدایت برای کل آدمی و او مکلف به وفاداری دایمی از آن است، ‌چنین انتظاری پیش می‌آید که اسلام باید برای تمام انسانها در اعصار مختلف سخن داشته باشد و زمینه هدایت همه جوامع حتی پیچیده‌ترین آنها را فراهم و سعادت دنیوی و اخروی آنها را تأمین نماید. البته آیات دیگری نیز برای جامعیت دین خاتم مورد استناد قرار گرفته مانند آیاتی که تبیان بودن هر چیزی را در قرآن تأکید می‌کند: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین» HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn16" [16]؛ و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت‌گری است، بر تو نازل کردیم. یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن «تبیان لکل شیء» است و از آن جا که قرآن کتاب تربیت و انسان سازی است، و برای تکامل فرد و جامعه، در همه ابعاد معنوی و مادی نازل گشته. منظور از «کل شی» در این آیه همه اموری است که برای پیمودن این راه هدایت لازم است. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn17" [17] به بیان دیگر آن چه که در سعادت و هدایت انسان تا روز قیامت مؤثر است اعم از مسایل ارزشی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان بینی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و یا مسایل مربوط به جهان هستی، در آن بیان شده است. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn18" [18] روایات فراوانی نیز از معصومین درباره جامعیت دین خاتم نقل شده که ما در این جا فقط به ذکر برخی از آنها اکتفا می‌کنیم: رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سفر حجه الوداع فرمود: ای مردم، هیچ چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک و از آتش جهنم دور کند، مگر آن که شما را به آن امر نموده‌ام، و هیچ چیزی نیست که شما را به آتش جهنم نزدیک و از بهشت دور کند، مگر آن که شما را از آن نهی کرده‌ام. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn19" [19] از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز نقل شده که فرمود: همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمی‌تواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان می‌کرده و نکرده است. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftn20" [20] HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref1" [1] . سید محمدعلی ایازی، جامعیت قرآن، چاپ اول، رشت، انتشارات کتاب مبین، 1378، ص 59 ـ 67. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref2" [2] . محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ج 1 ـ 3، قم: موسسه در راه حق، بی‌تا، صص 229 ـ 231. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref3" [3] . عبدالکریم سروش، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش 41، ص 2 ـ 9. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref4" [4] . محمد تقی مجلسی، بحار الانوار، ج 70، ص 225. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref5" [5] . همان، ج 32، ص 354. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref6" [6] . محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلامی، ج 1، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1381، ص 46 ـ 50. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref7" [7] . محمد حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، قم، هجرت، 1360، ص 11 ـ 13. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref8" [8] . امام خمینی، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار، 1378، ص 9. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref9" [9] . علی ربانی گلپایگانی، جامعیت و کمال دین، چ اول، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1379، ص 16. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref10" [10] . البته متکلمین از این دلیل برای اثبات ضرورت نبوت و نیازمندی به وحی نیز استفاده می‌کنند. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref11" [11] . رک: محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ج4، (راهنما شناسی) قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1376، ص 9 ـ 30، و آموزش عقاید، تران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1380، درس بیست و دوم، ص 212 ـ 218. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref12" [12] . اعراف، 158. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref13" [13] . انبیا، 107. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref14" [14] . احزاب، 40. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref15" [15] . فرقان، 1؛ یوسف، 104. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref16" [16] . نحل، 89. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref17" [17] . ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 11، چ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1362، ص 36. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref18" [18] . محمد تقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج 2، انتشارات مدرسه معصومیه، بی‌جا، بی‌تا، ص 163 ـ 172. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref19" [19] . کلینی، اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم، باب 18، حدیث 5. HYPERLINK "http://www.andisheqom.com/Files/olumeslamic.php?idVeiw=1881&level=4&subid=1881" \l "_ftnref20" [20] . حویزی، نور الثقلین، ج 3، قم، مطبعه الحکمه، حدیث 174، ص 74. سید مهدی صالحی امیری صفحه اول >> آشنایی با علوم اسلامی

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : دین اسلا2 , دین اسلا2



نظر

دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1


 

  • دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1

    امروز: شنبه 15 آبان 1395

    • همکاری در فروش فایل کافه فایل سل

    دسته بندی محصولات

    بخش همکاران

    بلوک کد اختصاصی

    دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1 دسته: علوم انسانی
    بازدید: 14 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 27 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 11

    دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید


    فروشگاه فایل ? جامعیت دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1,531 جامعیت دین از مباحث مهم و اصیل فلسفه دین و کلام جدید است که می‌تواند در مورد هر دینی مطرح باشد، مثلاً درباره دین اسلام بحث جامعیت تحت عناوین مختلف از قدیم الایام میان مفسرین، حکما و متکلمین رایج بوده است. در مورد جامعیت دین دو دیدگاه وجود دارد: الف: دیدگاه حداکثری نسبت به جامعیت دین دین جامع همه علوم و معارف بشری است و در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان می‌کند و تعالیم آن ما را از هرگونه تلاش فکری در شناخت انسان و جهان و ابعاد مختلف زندگی بی‌نیاز می‌کند. و لذا دین نظام‌های لازم جهت اداره جامعه را در بر دارد و می‌توان علوم اجتماعی، سیاسی و تجربی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علم سیاست، فیزیک و شیمی و حتی علوم کامپیوتری و... را از دین استخراج کرد. در نقد این رویکرد افراطی به جامعیت دین به طور اختصار می‌توان گفت: دین نمی‌تواند در همه عرصه‌های زندگی مادی و معنوی، همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کند و جامع همه علوم و معارف بشری باشد و بتوان علوم انسانی و تجربی را از دین استخراج نمود؛ چرا که لازمه معارف بشری به علّت تأثیر محدودیت‌های تاریخی، اجتماعی، زبانی و معرفتی انسان، خطاپذیری است در حالی که دین الهی که از محدودیت‌های مذکور مصونیت داشته، دارای ویژگی حقانیت و خطاناپذیری است و به این جهت نمی‌تواند با علوم و معارف بشری هم آهنگ و همراه باشد؛ زیرا در صورت بطلان فرضیه‌ها و داده‌های عقلانی بشر یا باید دین را تأویل برد و یا قایل به بطلان آن شد. افزون بر آن که خود معارف و علوم بشری نیز با یکدیگر ناسازگاری‌های فراوانی دارند. به عنوان نمونه برخی از دین‌داران ساده اندیش برای این که به گمان خود از قافله پرشتاب علم عقب نمانند، سعی در تطبیق باورهای دینی بر داده‌های علوم تجربی ـ که از سطح فرضیه فراتر نیستند ـ کرده‌اند. برای مثال مراد از آسمان‌های هفتگانه مورد اشاره قرآن را فلک‌های نه گانه هیئت بطلمیوس به شمار آورده، برای تکمیل عدد، عرش و کرسی را نیز به آنها افزوده‌اند! باطل شدن فرضیه‌هایی همچون فرضیه افلاک نه گانه، روشن کرد که چنین تلاش‌های عجولانه‌ای برای هم‌آهنگ جلوه دادن دین و علم، بزرگ‌ترین ضربه را بر پیکره دین وارد خواهد ساخت. از سوی دیگر اگر قایل شویم دین همه مسایل نظری و عملی را در سطح کلان و جزیی بیان کرده با جاودانگی آن در تضاد است؛ زیرا رمز جاودانگی قرآن آن است که خود را در قالب مخصوص و برنامه‌ای محدود محصور نمی‌سازد و جزئیات وبرداشت متناسب به زمان و مکان را به اندیشمندان دین می‌سپارد که متناسب با شرایط و دگرگونی‌ها، از آن قالب‌های کلی استخراج کنند. ب: دیدگاه حداقلی به جامعیت دین به اعتقاد این گروه تنها وظیفه دین ارائه رهنمودهایی برای رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است. و مدعی‌اند دین برای اداره شئون دنیوی نیامده است و اساساً کاری به دنیای انسانها ندارد و جامعیت دین را در این می‌دانند که آن چه در هدایت به کمال و سعادت اخروی انسان نقش دارد در اختیار بشر قرار دهد و امّا چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و دهها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است و این آدمی است که باید بدون استمداد از آموزه‌های دینی خود با سامان‌دهی مناسبات اقتصادی، سیاسی، و... جامعه بپردازد. و دین در این زمینه‌ها تنها به کلیات بسنده کرده و از راهکار معین پرهیز کرده است و در صورتی که به تدبیر امور دنیوی و تنظیم معیشت و تعیین نظام بپردازد خود نیز دنیوی و ایدئولوژیک می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. در نقد این دیدگاه باید گفت: از دیدگاه اسلام انسان یک موجود مادی محدود به این دنیا نیست بلکه موجودی فراتر از ماده و دارای زندگی جاوید است که همه شئون و اعمال او با سرنوشت نهایی او ارتباط دارد. یعنی هرگونه تلاشی در این زندگی در سعادت ابدی و یا شقاوت او تأثیر خواهد داشت. «الدنیا مزرعه الاخره»( بحار الانوار، ج 70، ص 225).«الیوم عمل و لاحساب وغداً حساب و لاعمل»( بحار الانوار، ج 32، ص 354). از این رو نوع رفتار اجتماعی و سیاسی که انسان بر می‌گزیند به مانند رفتارهای فردی او تأثیر قطعی در سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدفرجامی اخروی او دارد، و لذا دینی که علاوه بر مسایل فردی به مسایل اجتماعی انسان و سعادت و هدایت جامعه می‌اندیشد نمی‌تواند نسبت به اجرای احکام و چگونگی اداره جامعه، تعیین ساختار حکومت، اصل عدالت و قیام به قسط، ایجاد تعاون و امنیت در جامعه و... طرح و نظری نداشته باشد. ثانیاً با نگاهی به آیات و روایات به روشنی ثابت می‌شود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و... بسیاری جهت هدایت جامعه‌ی اسلامی در آنها یافت می‌شود. که اگر وجود این آیات در دین نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد وجود چنین قوانین لغو خواهد بود و شکی نیست که خداوند فعل عبث انجام نخواهد داد. ج: دیدگاه معتدل و نظریه مختار جامعیت دین را باید در راستای هدف و رسالت آن ملحوظ داشت و باید از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه پرهیز کرد. با نگاهی اجمالی به قرآن و روایات در می‌یابیم که هدف دین، تأمین سعادت دنیا و آخرت او است و چون امور دنیوی و مناسب اجتماعی تأثیر شگرفی در روحیات و کمال انسان و تأمین سعادت واقعی وی دارند، دین خاتم هرگز نمی‌تواند از دخالت در این امور چشم‌پوشی کند و باید برای تمام آنها برنامه‌ای جامعه ارائه دهد. به بیان دیگر، قرآن برنامه سعادت انسان را بر خداشناسی و اعتقاد به یگانگی خدا بنا نهاده است؛ آن گاه اعتقاد به معاد را از آن نتیجه می‌گیرد و سپس پیغمبرشناسی را از اصل معاد اخذ می‌کند؛ چرا که رسیدن به پاداش و جزای اعمال نیک و بد، که مهمترین فلسفه معاد است ممکن نیست، مگر آن که نخست از راه وحی و نبوت از طاعت و معصیت آگاه شویم. پس از این سه اصل اساسی، ‌و علاوه بر اعتقادات دیگر به بیان اصول اخلاق نیکو و صفات حسنه‌ای می‌پردازد که مناسب با اصول مزبور باشد، و آن گاه قوانین عملی را که در واقع حافظ سعادت حقیقی و پرورش دهند. اخلاق نیکو و بالاتر از آن، عامل رشد وترقی اعتقادات درست و اصول اولیه می‌باشند، پایه‌ریزی می‌کند. به این ترتیب قرآن مشتمل بر سه بخش کلی است: 1. اصول عقاید اسلامی، اعم از توحید، نبوت، معاد و سایر اعتقادات متنوع بر آنها؛ 2. اخلاق پسندیده ونیکو؛ 3. احکام شرعی و قوانین عملی، که کلیات آنها در قرآن آمده و تفاصیل وجزئیاتشان به پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ واگذار شده است. و آن حضرت نیز بر اساس احادیث متواتری نظیر حدیث ثقلین، بیان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را جایگزین بیان خود ساخته است. این برنامه هم چنان که با تأمل در محتوای آنها روشن است، مشتمل بر همه ابعاد زندگی انسان، اعم از فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی است. (اسلام) همان طورکه برای وظایف عبادی قانون دارد، برای امور اجتماعی و حکومتی (نیز) قانون و راه و رسم دارد.بنابراین، مقصود از جامعیت دین آن است که در راستای هدف و رسالت خود رئوس کلی همه معارف لازم را برای تحقق این هدف در اختیار بشر قرار دهد، به گونه‌ای که بشر با تطبیق آن اصول کلی به صورت نظام‌مند بتواند هم معارف و راهنمون‌های مورد نیاز را برای رسیدن به سعادت خویش به دست آورد. بعد از روشن شدن مفهوم جامعیت، حال سؤال این است که از چه روشهایی می‌توان جامعیت دین اسلام را اثبات نمود؟ در پاسخ به سؤال فوق باید گفت: جامعیت دین خاتم را می‌توان از دو راه اثبات کرد: الف. دلیل عقلی برای بررسی این دلیل باید به موارد زیر توجه نمود: 1- خداوند حکیم آدمی را برای رسیدن به کمال نهایی و سعادت جاودانه آفریده است. 2- زندگی دنیا مقدمه زندگی آخرت است و سعادت و شقاوت ابدی در گرو چگونه زیستن در این جهان است. یعنی اعمال و رفتار ما در رسیدن به سعادت و یا محروم شدن از آن دخیل و مؤثّرند. 3- شرط لازم برای سعادتمندی در جهان آخرت منوط به شناخت چگونگی رابطه اعمال با نتایج اخروی آن است؛ زیرا تا زمانی که رابطه اعمال و رفتارها با نتایج اخروی آن و رابطه آنها با سعادت و شقاوت آدمی روشن نباشد چگونه می‌توان برنامه صحیح و همه جانبه‌ای برای زندگی این جهان پی‌ریزی کرد 4- ابزار عمومی شناخت (حس و عقل) از درک چگونگی روابط اعمال و رفتار دنیوی با نتایج اخروی ناتوان است. ضعف و نارسایی حس و عقل از بررسی ویژگی‌های این دو نوع ادراک هویدا می‌شود: ـ برد و قلمرو شناخت ادراک حسی که از راه حواس ظاهری و در اثر ارتباط با جهان مادی حاصل می‌شود، بسیار محدود است و تنها چیزهایی که با ما در ارتباط پیدا می‌کنند، آن هم در حدّ ارتباطش و در زمانی که این ارتباط برقرار است مورد ادراک حس واقع می‌شود. به علت محدودیت برد ادراک حسی نمی‌توان توقع داشت که به وسیله آن مسیر صحیح زندگی در تمام ابعادش، و جنبه ‌ارزشی اعمال و رفتارمان ـ به ویژه رابطه انسان با نتایج اخروی آن‌ ـ را بشناسیم. ـ امّا ادراکات عقلی؛ آن چه عقل به تنهایی و صرف نظر از تجربه خارجی درک می‌کند یک سلسله مفاهیم کلی است که اصطلاحاً به آنها بدیهیات اولیه می‌گویند؛ مانند محال بودن اجتماع نقیضین. این گونه مفاهیم نیز برای بازشناسی روابط پیش گفته کارایی ندارد؛ زیرا بدیهیات اولیه عقل بسیار محدود است و هرگز نمی‌تواند حکم صدها روابط ما با خدا، خودمان با دیگران و محیط زندگی را تعیین کند و جنبه ارزشی آنها را بیان نماید. ـ ادراکات تجربی نیز که از همکاری حس وعقل حاصل می‌شود، در حدی است که در دایره تجربه انسان قرار گیرد، ولی آن چه جنبه ‌ماورای مادی دارد در دام تجربه و آزمایش نمی‌افتد تا بتوانیم رابطه ماده و غیرماده را هم از راه تجربه اثابت کنیم.بنابراین شناخت پدیده‌های اخروی و کشف و درک رابطه اعمال و رفتار آدمی با نتایج اخروی آن و آگاهی از تأثیر اعمال آدمی در نیک بختی یا تیره‌روزی نه توسط حس و نه عقل و نه حتی از همکاری آن دو حاصل نمی‌شود. و از سوی دیگر توانایی طراحی برنامه‌ای صحیح و جامع برای زندگی منوط به آگاهی و شناخت این تأثیر و تأثرها است. حال که شناخت‌های عمومی و همگانی برای رسیدن به هدف و غایت خلقت ناکافی و نارسانید مقتضای حکمت خداوند این است که با ارسال رسول و انزال کتب برنامه‌ای جامع و کامل فراروی انسان قرار دهد تا آدمی بر اساس آن، راه صحیح زندگی و برنامه سعادت خود را بشناسد. ب. دلیل نقلی آیات متعددی بر جاودانگی و جهانی بودن قرآن دلالت دارند که از آنها می‌توان جامعیت دین اسلام را ثبات نمود: 1- جهانی بودن دین خاتم و جامعیت آن برخی از آیات قرآن، اسلام را دین جهانی معرفی می‌کند که خداوند آن را برای تمام بشریت هدیه کرده‌ است، نه برای یک گروه و یا منطقه خاصی، مانند: «قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً»ترجمه: بگو ای مردم، من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم. ( اعراف، 158) و «و ارسلناک الا رحمه للعالمین»ترجمه: و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‌ایم.( انبیا، 107 ).لازمه جهانی بودن دین خاتم آن است که متناسب با جوامع مترقی دیگری غیر از جامعه جزیره ‌العرب که نیازهای بشری داشته و معارف در سطح بالاتری را می‌طلبید، نیز سخنی داشته باشد تا مایه هدایت و راهنمایی آنها نیز باشد، و این امر شاهدی بر جامعیت دین اسلام باشد. 2- جاودانگی دین خاتم و جامعیت آن یکی از ویژگی‌های دین خاتم که آن را از سایر شرایع دیگر ممتاز می‌کند «جاودانگی» آن است که ظهورش توأم با پایان یافتن و مختومه شدن دفتر نبوت بوده است و احکام و تعالیم آن برنامه حیات بخشی را برای تمام انسانها در طول اعصار ارایه می‌دهد. «ما کان محمداً با احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبییّن»ترجمه: محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است( احزاب، 40) . «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً» ترجمه: بزرگ و خجسته است کسی که بر بنده خود فرقان (= کتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرموده، تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد( فرقان، 1؛ یوسف، 104 ) . حال که قرآن آخرین دین الهی و آورنده آن خاتم پیامبران و تعالیم و احکام آن سند هدایت برای کل آدمی و او مکلف به وفاداری دایمی از آن است، ‌چنین انتظاری پیش می‌آید که اسلام باید برای تمام انسانها در اعصار مختلف سخن داشته باشد و زمینه هدایت همه جوامع حتی پیچیده‌ترین آنها را فراهم و سعادت دنیوی و اخروی آنها را تأمین نماید. البته آیات دیگری نیز برای جامعیت دین خاتم مورد استناد قرار گرفته مانند آیاتی که تبیان بودن هر چیزی را در قرآن تأکید می‌کند: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین»ترجمه: و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت‌گری است، بر تو نازل کردیم(نحل، 89) .یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن «تبیان لکل شیء» است و از آن جا که قرآن کتاب تربیت و انسان سازی است، و برای تکامل فرد و جامعه، در همه ابعاد معنوی و مادی نازل گشته. منظور از «کل شی» در این آیه همه اموری است که برای پیمودن این راه هدایت لازم است. به بیان دیگر آن چه که در سعادت و هدایت انسان تا روز قیامت مؤثر است اعم از مسایل ارزشی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان بینی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و یا مسایل مربوط به جهان هستی، در آن بیان شده است. روایات فراوانی نیز از معصومین درباره جامعیت دین خاتم نقل شده ازجمله: رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سفر حجه الوداع فرمود: ای مردم، هیچ چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک و از آتش جهنم دور کند، مگر آن که شما را به آن امر نموده‌ام، و هیچ چیزی نیست که شما را به آتش جهنم نزدیک و از بهشت دور کند، مگر آن که شما را از آن نهی کرده‌ام(کلینی، اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم، باب 18، حدیث 5). از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز نقل شده که فرمود: همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمی‌تواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان می‌کرده و نکرده است (حویزی، نور الثقلین، ج 3، قم، مطبعه الحکمه، حدیث 174، ص 74) .جامعیت دین اسلام آن را پاسخگوی تمام نیازهای فطری، طبیعی انسان ها قرار داده است. توجه به نقش مال و ثروت در زندگی انسان ها و جهت دادن به آنها در راستای چگونگی استفاده بهینه از آن برای دستیابی بهتر و سریع تر به اهداف مهم زندگی و بهره گرفتن از آن برای کمال و تأمین سعادت راستین از برنامه های این آئین مقدس است. بعضی جمادت به خرج می دهند خیال می کنند که چون دین اسلام دین جامعی است پس باید در جزئیات نیز تکلیف معینی را روشن کرده باشد. نه اینطور نیست یک حساب دیگری در اسلام است. اتفاقا جامعیت اسلام ایجاب می کند که اساسا در بسیاری امور دستور نداشته باشد نه اینکه هیچ دستوری نداشته باشد بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح تکلیفی در آن امور نداشته باشند. از جمله حدیثی است به این مضمون:« ان لله یحب ان یؤخذ برخصه کما یحب ان یؤخذ بفرائمه »؛ خداوند دوست دارد مردم را در مسائلی که آزاد گذاشته است، مردم هم آزاد باشند. یعنی مسائل آزاد را آزاد تلقی کنند، از خود چیزی درنیاورند. امیرالمؤمنین می فرماید: «ان الله حدد حدودا فلا تعتدوها و فرض فرائض فلا تترکوها و سکت لکم عن اشیاء و لم یدعها نسیانا فلا تتکلفوها»؛ یعنی خداوند یک چیزهایی را واجب کرده است، آنها را ترک نکنید، یک چیزهایی را هم ممنوع اعلام کرده است به آنها تجاوز نکنید و در مورد بعضی از مسائل سکوت کرده است البته نه از روی فراموشی بلکه خود خواسته که سکوت کند و بندگانش در آن مسائل آزاد و مختار باشند. نبوت > ادیان > اسلام > ویژگیهای اسلام مشخصات دین اسلام ویژگی های ایدئولوژی اسلامی اسلام پیامی موفق اسلام به عنوان مکتب و ایدئولوژی جامع از دیدگاه سیدجمال الدین اسد آبادی اسلام و مقتضیات زمان، تفسیر نمونه، مقاله جامعیت دین اسلام نوشته سید مهدی صالحی امیری، منابع مقاله: سید محمدعلی ایازی، جامعیت قرآن، محمد تقی سلام و با عرض خسته نباشید و تشکر از متون شما در تحقیقی که در مورد جامعیت دین اسلام در درس اندیشه 2 باید انجام بدهم اگر لطف کنید نیاز به منابع این نوشته ها دارم که از کدام کتاب و ........در امده است لطفا راهنمایی کنید دوشنبه 06 آبان رکسانا کاربر گرامی، این بخش اختصاص دارد به نظر شما درباره موضوع مطرح شده، در صورتی که نیاز به سئوال یا بحث و گفتگو در رابطه با موضوع مربوطه را دارید، از طریق سایت کاربران (my.tahoor.com) اقدام نمایید. مشخصات دین اسلام ویژگی های ایدئولوژی اسلامی اسلام پیامی موفق اسلام به عنوان مکتب و ایدئولوژی جامع از دیدگاه سیدجمال الدین اسد آبادی اسلام و مقتضیات زمان، تفسیر نمونه، مقاله جامعیت دین اسلام نوشته سید مهدی صالحی امیری، منابع مقاله: سید محمدعلی ایازی، جامعیت قرآن، محمد تقی توحید | نبوت | امامت | معاد | ماوراء الطبیعه | اخلاق و آداب | احکام فقهی | فرهنگ و علوم انسانی | اعلام | کتاب شناسی صفحه اصلی | طبقه بندی ها | درباره ما | ارتباط با ما | لیست الفبایی موضوعات طهور قرآن | دایره المعارف طهور | کتابخانه طهور | پادکست طهور | اعلام | کتاب شناسی | سایت 5 روز کلیه حقوق متعلق است به موسسه فرهنگی جام طهور Powered By ArvanArad Co.

    قیمت فایل فقط 2,500 تومان

    خرید

    برچسب ها : دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1 , دین اسلام با توجه به آیات و روایات 1



نظر

کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن


 

  • کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن
    کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن دسته: کاریابی و کارآفرینی
    بازدید: 9 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 34 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 66

    سیستم سوخت رسانی بنزینی سر سیلندر در روی سر سیلندر بسته شده و دارای محفظه احتراق است و جنس آن از آلومینیوم یا چدن می باشد سیلندر بزرگترین قطعه موتور است که در آن سوراخهایی برای عبور پیستون و روغن و آب و… وجود داردد شامل قطعاتی مانند 1بوش سیلندر 2 پیستون 3 شاتون4 رینگ کمپرسی و رینگ روغنی گژن پین میل لنگ میل سوپاپ یاتاقانهای ثابت و م

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    علت ترکیدن سر سیلندر و سیلندر :

    1- یخ زدن آب موتور 2- گرمای بیش از حد موتور 3- بیش از حد سفت کردن پیچهای سر سیلندر

    کارتر : در پایین سیلندر بسته و مخزن روغن است .

    واشر سرسیلندر : بین سیلندر قرار می گیرد و وظیفه آن آبندی کردن بین سرسیلندر و سیلندر وجلوگیری از خارج شدن کمپرس و قاطی شدن آب  و روغن می باشد و علت سوختن آن 1-جوش آمدن و یا داغ کردن موتور 2- تاب برداشتن سیلندر 3- شل بودن پیچهای سر سیلندر 4- ترکیدگی سر سیلندر .

    علائم سوختگی واشر سر سیلندر : 1- خارج شدن دود سفید و آب از اگزوز 2- کم شدن آب رادیاتور 3- گرم و بد کار کردن موتور 4- کاهش قدرت موتور 5- شیری رنگ کردن روغن 6-ظاهر شدن حباب در روی آب رادیاتور (با گاز دادن موتور )

    علائم تاب برداشتن سر سیلندر :سوختن پی در پی واشر سر سیلندر

    دلیل نفوذ آب به داخل اطاق احتراق

    1-سوختن واشر سر سیلندر 2-شل بودن پیچهای سر سیلندر 3- ترک برداشتن سرسیلندر

    پیستون : کارش به وجود آوردن کمپرس در موتور می باشد ساختمان پیستون : استوانه ای است که در قسمت بالا و پایین باز است و رینگ های کمپرسی و روغنی روی آن قرار دارد . علت گریپاژ نمودن پیستون در سیلندر 1- جوش آمدن موتور و گرمای بیش از حد موتور 2- نداشتن روغن یا نرسیدن روغن :انواع رینگ : رینگ کمپرسی – رینگ روغنی -رینگ کمپرسی به منظور آب بندی بین سیلندر و پیستون در شیار پیستون نصب می شود و پس از خروج کمپرسی اطاق احتراق به داخل کارتر جلوگیری می کند .

    رینگ روغنی به منظور پاک کردن روغن بدنه سیلندر و برگشت آن بداخل کارتر و جلوگیری از رفتن روغن به اطاق انفجار می باشد .

    تفاوت رینگ روغنی و کمپرسی : رینگ کمپرسی در بالای پیستون و رینگ روغنی در پایین رینگ کمپرسی است هم چنین رینگ روغنی دارای سوراخ  می باشد .

    توجه : اگر رینگ کمپرسی خورده و یا بشکند کمپرسی از بالای پیستون رد  می شود و موتور قدرت کافی را نخواهد داشت .

    علائم خورده ویا شکسته شدن رینگ : از اگزوز دود سیاه مایل به آبی بیرون آمده و موتور قدرت کافی را نخواهد داشت .

    دلایل کمپرس در قسمتهای موتور

    1-دلیل کاهش کمپرس موتور : 1- فیلر نبودن سوپاپها 2-آب بندی نبودن کیت یا لبه سوپاپ 3-سوختن سوپاپها 4-سوختن واشر سرسیلندر 5-شل بودن پیچهای سر سیلندر  6- ترکیدگی سر سیلندر

    2-دلیل کمپرس  به داخل کارتر : 1-خورده شدن وچسبیدگی وشکستن رینگ 2- مقابل هم بودن چاک رینگها 3-گشاد شدن سیلندر 4-ترک برداشتن پیستون

    3-دلیل کمپرسی در رادیاتور :1-سوختن واشر سر سیلندر 2-ترک برداشتن سر سیلندر

    شاتون : در بالا به وسیله گژن پین و در پایین به میل لنگ بسته می شود و شامل 1- سر شاتون که به گژن پین وصل است 2-بدنه شاتون 3-انتهای شاتون که به یاطاقان متحرک میل لنگ بسته می شود .

    گژن پین : لوله ای (توخالی)است که پیستون را به شاتون وصل می کند و جهت جلو گیری از بیرون آمدن گژن پین دو طرف آن خار فنری وجود دارد و تشخیص خرابی آن در موقعی که موتور سرد است صدای گژن پین به خوبی به خوبی شنیده می شود ولی در موقعی  که موتور گرم است صدای گژن پین کمتر شنیده می شود .

    میل لنگ :حرکت خطی شاتون را به حرکت درونی تبدیل کرده و به وسیله زنجیر (و یا در گیر شدن با دنده یا تسمه مخصوص)میل سوپاپ نیز به حرکت در می آورد و هم چنین به وسیله تسمه پروانه واتر پمپ دینام ,پروانه را می گرداند و فلایویل که در انتهای میل لنگ بسته می شود قدرت را به کلاچ منتقل می کند .

    ساختمان میل لنگ : به طور کلی ساختمان میل لنگ از قسمتهای زیر تشکیل شده است .

    1-پولی سر میل لنگ که برای عبور تسمه پروانه است 2-چرخ دنده سر میل لنگ که باعث گردش میل سوپاپ می شود 3- محور ثابت و متحرک که محور ثابت به بدنه سیلندر (یاتاقان ثابت) و محور متحرک به دسته پیستون (یاتاقان متحرک )بسته می شود 4- لنگهای تعادل 5- مجرای عبور رون 6- فلانج اتصال فلایویل

    انواع لقی : لقی افقی – عمودی  که لقی افقی در اثر خورده شدن بغل یاتاقانی زیاد می گردد ولی لقی عمودی در اثر خورده شدن یاطاقان ثایت زیادی می شود.

    دلایل بریدن میل لنگ : 1-سفت بودن یاطاقانهای متحرک و ثابت 2- تعویض دنده معکوس در دور زیاد 3-نداشتن بغل یاتاقانی و خلاصی حرکت میل لنگ 4- گاز دادن زیاد در سر بالایی

    قطعات میل سوپاپ : 1-چرخ دنده سر میل سوپاپ 2-بامکها 3- دنده مورب 4- دایره خارج از مرکز 5- تکیه گاه ثابت

    وظایف میل سوپاپ : 1-چرخ دنده سرمیل سوپاپ به وسیله دنده سر میل لنگ           می گیرد .2-سوپاپ های دود و هوا به وسیله بادامکها باز و بسته می شود 3-اویل پمپ و دلکو به دو میله دنده مورب می گردند 4-پمپ بنزین مکانیکی به وسیله دایره خارج از مرکز کار می کند 5- تکیه گاه ثابت , برای جلوگیری از لرزش و حرکت عرضی می باشد .

    شرح چگونگی درگیری میل لنگ و میل سوپاپ : اگر دو چرخ دنده با هم فاصله داشته باشند و به وسیله زنجیر یا تسمه دندانه دار و اگر دو چرخ با هم فاصله نداشته باشند در گیری دنده با دنده می باشد و نسبت گردش میل سوپاپ به میل لنگ به دو می باشد یعنی در مقابل یک دور گردش میل سوپاپ دو دور میل لنگ می گردد .

    نقطه تایمیتگ : در هنگام جا زدن میل لنگ و میل این دو نقطه (علامت) باید در مقابل هم باشند و در غیراین صورت موتور روشن نشده و با قدرت کافی ندارد .

    یاطاقان ثابت به وسیله کپه های ثابت در روی ثابت میل لنگ به بدنه سیلندر بسته           می شود . و وظایف یاتاقان میل لنگ جلوگیری از از خرابی میل لنگ می باشد و دلایل سوختن آنها 1-نرسیدن روغن به یاتاقان و2- گرمای زیاد موتور می شود که اگر یاتاقان بسوزد باعث کم شدن فشار روغن می شود و یاتاقان متحرک به وسیله شاتون در محور در محور متحرک میل لنگ بسته می شود . بغل یاتاقانی از حرکت طولی میل لنگ جلوگیری می کند و سوراخهای روی یاتاقان برای عبور روغن تعبیه شده است .

    انواع سوپاپ : بر دو نوع 1- سوپاپ هوا (گاز)2- سوپاپ دود

    تفاوت سوپاپهای دود و هوا : سوپاپ هوا پهن تر از سوپاپ دود است 2-لبه سوپاپ دود از سوپاپ هوا تیز تر می باشد 3- ساقه سوپاپ دود کلفت تر از سوپاپ هوا    می باشد  4-جنس سوپاپ دود محکم تر از سوپاپ هوا است برای اینکه بیشتر با حرارت در تماس می باشد .

    قطعات متصل به سوپاپ : فنر سوپاپ , پولک سوپاپ , خار سوپاپ, لاستیک سوپاپ,

    شکل سوار شدن سوپاپ ها در موتور : 1-ایستاده که در این طریق سوپاپ در بدنه سیلندر قرار می گیرد 2- آویخته که که در این طریق به صورت آویزان در سر سیلیدر قرار می گیرد .

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    برچسب ها : کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن , کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن , دانلود کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن , پایان نامه کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن , دانلود پایان نامه کارآموزی در نمایندگی سایپا یدک بروجن



نظر

آفت‌کشها


 

  • آفت‌کشها
    آفت‌کشها دسته: کاریابی و کارآفرینی
    بازدید: 10 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 71 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 172

    شرح وظایف بخش تحقیقات آفتکشها 1 تحقیق در زمینه ایجاد بانک اطلاعات سموم کشور و گیاهان آفت کشها 2 تحقیقات در زمینه شیمی مایکوتوکسینها به منظور شناسایی و اندازه‌گیری انواع آن و بررسی روشهای توکسین‌زائی 3 ارائه و اجرای طرحهای تحقیقاتی در زمینه تعیین باقیمانده سموم روی محصولات کشاورزی و تعیین دوره کارنس آنها 4 تعیین میزان مجاز و حداکثر اغما

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    11- تحقیق و اجرای طرحهای مربوط به روشهای سمپاشی به منظور کاهش سم مصرفی و کاهش آلودگی محیط زیست.

    12- هماهنگی امور آزمایش و ثبت سموم جدید

    13- تهیه گزارش طرحهای انجام شده

    14- ارائه نتایج طرحهای تحقیقاتی و چاپ و انتشار آنها به صورت مقاله تحقیقی

    15- عنداللزوم سایر مواردیکه در ارتباط با کاربرد سموم کشاورزی به بخش ارجاع گردد.

    اصول کروماتوگرافی لایه نازک Thin lyer chromatography

    تعدادی از ترکیبات هم خانواده، به طور عمده در قسمت لیپیدها وجود دارد که با کروماتوگرافی کاغذی نمی‌توان به نتایج دلخواه رسید، بنابراین احتیاج به روش دیگری داریم که آنها را خوب از هم جدا کند، برای مثال اسیدهای چرب بسیار شبیه را به آسانی و سادگی می‌توان با کروماتوگرافی لایه نازک به طور دقیق از هم جدا کرد. همانطور که آمینواسیدهای بسیار شبیه را به وسیله کروماتوگرافی کاغذی از هم جدا می‌کنیم.

    با توسعه کروماتوگرافی لایه نازک، معلوم شد که این روش در مقایسه با کاغذ مزیتهایی دارد. کروماتوگرافی کاغذی در حقیقت کروماتوگرافی روی لایه نازکی از سلولز است که متکی به خود می‌باشد، در صورتی که کروماتوگرافی لایه نازک ممکن است روی لایه‌های نازک انواع وسیعی از مواد معدنی پودر شده مثل سیلیکاژل، سیلیت و آلومینا، و روی مواد آلی مثل سلولز و سلولزهایی که به طور شیمیایی تغییر یافته‌اند، انجام گیرد. بنابراین می‌توان لایه ماده مخصوصی را انتخاب کرد که آن ماده برای جداسازی گروهی از ترکیبات از بقیه مناسب‌تر باشد.

    بعلاوه زمان لازم برای جداسازی رضایت‌بخش به طور قابل ملاحظه‌ در TLC کوتاهتر است.

    تفکیک خوب است، لکه‌ها به طور کلی خیلی متراکمتر هستند مقادیر خیلی کم (در مقیاس زیر میکروگرم) جدا می‌گردند و به آسانی بازیابی می‌شوند، واکنشگرهای مکانیاب با قدرت خورندگی زیاد، مثل سولفوریک اسید را می‌توان روی صفحات سیلکا و آلومینا پاشید بدون اینکه به پوشش آن اثر بکند و این لایه برای بازیابی مواد جذب شده از لکه یا نوار بوسیله شستشو به راحتی با یک اسپاتول ظریف تراشیده می‌شود.

    کروماتوگرافی لایه نازک چیست؟

    اساساً کروماتوگرافی لایه نازک روشی برای جداسازی و شناسایی مواد شیمیایی با حرکت حلال روی لایه نازک از جاذب مناسب است؛ این جاذب عموماً با یک چسباننده روی صفحه‌ای از شیشه یا دیگر مواد که برای لایه بعنوان یک حامل بی‌اثر است گذاشته می‌شود. لایه با ساختن یک دوغاب از ماده‌ای با ذرات ریز با یک مایع مناسب، مثل آب، و ریختن آن روی صفحه شیشه‌ای و سپس پخش کردن آن در لایه نازک یا هر لایه دیگر و خشک کردن آن تهیه می‌شود. جاذبهای خشک شده به صفحه می‌چسبند.

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    برچسب ها : آفت‌کشها , آفت‌کشها , دانلود آفت‌کشها , دانلود پایان نامه آفت‌کشها , پایان نامه آفت‌کشها



نظر

کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی


 

  • کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی
    کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی دسته: کاریابی و کارآفرینی
    بازدید: 10 بار
    فرمت فایل: docx
    حجم فایل: 27 کیلوبایت
    تعداد صفحات فایل: 51

    موتورهای القایی بخصوص موتورهای قفس سنجابی مزایایی نسبت به موتورهای DC دارند از مواردی نظیر نیاز به نگهداری کمتری قابلیت اطمینان بالاتر هزینه وزن حجم و اینرسی کمتر راندمان بیشتر قابلیت عملرکد در محیط های با گرد و غبار و در محیط های قابل انفجار را می توان نام برد مشکل اصلی موتورهای DC وجود کموتاتور و جــاروبک است که نگهداری زیاد و پر هزینه و

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    با بهبود در قابلیت ها و کاهش در هزینه تریستورها و اخیراً در ترازیستورهای قدرت و GTO ها امکان ساخت محرکه های سرعت متغییر با استفاده از موتورهای القایی بوجود آمده است که در برخی موارد حتی از نظر هزینه و عملکرد از محرکه های با موتور DC نیز پیشی گرفته اند. در نتیجه این پیشرفت ها , محرکه های موتورهای القایی در برخی کاربردهای سرعت متغییر بجای محرکه های DC مورد استفاده قرار گرفته اند . پیش بینی می شود در آینده موتورهای القایی بطور گسترده در محرکه های سرعت متغییر مورد استفاده قرار خواهند گرفت .

    راه اندازی :

    زمانیکه موتور القایی بطور مستقیم به ولتاژ خط متصل می شود . جریان راه اندازی بزرگی را می کشد. در شرایطی که امپدانس داخلی منبع تغذیه بزرگ و یا ظرفیت جریان خروجی آن محدود باشد و راه اندازی موتور موجب افت ولتاژ خط می شود . در نتیجه سایر بارهای متصل به آن منبع تغذیه دچار اشکال می گردند . لذا لازم است . با استفاده از روشهایی جریان راه اندازی محدود شود . رفتار موتورهای فقس سنجابی در شـــــرایط راه اندازی با توجه به نوع آن (کلاس موتور ) متفاوت می باشد. راه اندازی موتورهای روتور ســـــیم پیــــچی شده با افزایش مقاومت خارجی روتور انجام می شود و جریان راه اندازی نیز محدود می شود . روش های دیگری هم وجود دارد که هم در مورد موتورهای قفس سنجابی و هم در مورد روتور سیم بندی شده کاربرد دارند . بطور مثال می توان از کاهش ولتاژ تغذیه , تغییر فرکانس استاتور و یا افزایش امپدانس استاتور نام برد. در موتورهای رتور سیم بندی شده همچنین از تزریق ولتاژ در مدار رتور نیز به منظور کاهش جریان راه اندازی می توان استفاده نمود . از این روشها بجز روش افزایش امپدانس استاتور در کنترل سرعت موتورها نیز استفاده می شود که در قسمت های بعدی مورد بحث قرار می گیرند . از روشهای متعارف کاهش جریان را اندازی , کاهش ولتاژ تغذیه است که توسط کلیه ستاره ـ مثلث و یا اتوترانس انجام می شود . با تغییر سیم بندی از مثلث به ستاره وجریان و راه اندازی با ضریب 3/1 و گشتاور راه اندازی با ضریب3/1 تقلیل می یابند . موتورهای بزرگ معمولاً با دو سیم بندی در استاتور طراحی می شوند. بطوریکه در حالت عادی معمولاً هر دو سیم بندی بطور موازی در مدار قرار می گیرند و در طی مرحله راه اندازی فقط یکی از سیم بندی در مدار قرار می گیرند . این کار باعث افزایش امپدانس معادل موتور شده و در نتیجه جریان راه اندازی محدود می شود . این روش بنام روش راه اندازی با سیم بندی کسر (PORT WINDING STARTING) نامیده می شود .

    ترمز الکتریکی :

    در بخش های گذشته ضرورت استفاده از ترمز الکتریکی مورد بررسی قرار گرفت . همانند موتورهای DC روشهای متفاوتی در ترمز الکتریکی موتورهای القایی مورد استفاده قرار می گیرند . که به سه دسته زیر تقسیم می شوند :

    • ترمز ژنراتوری

    • ترمز با معکوس کردن تغذیه

    • ترمز دینامیکی یا رئوستایی

    • در حالت ترمز ژنراتوری ماشین القایی همانند ژنراتور آسنکرون رفتار مینماید و انرژی مکانیکی ناشی از بار و موتور به انرژی الکتریکی تبدیل می شود. انری فوق به منبع تغذیه باز گردانده می شود که می توان از آن بطور مفید استفاده نمود. واضع است که اگر منبع تغذیه امکان جذب انرژی بازگشتی ناشی از ترمز الکتریکی را نداشته باشد عملکرد محرکه در حالت ترمز ژنراتوری عملی نخواهد بود . زمانیکه سرعت موتور در بالاتر از سرعت سنکرون قرار می گیرد . سرعت نسبی بین میدان گردان رتور و استاتور منفی است . لذا ولتاژ و جهت جریان رتور عکس حالت موتوری خواهد گردید. بنابراین جهت جریان استاتور نیز عکس می گردد تا تعادل آمپر دور فاصله هوایی حفظ گردد. در نتیجه جهت قدرت الکتریکی نیز تغییر کرده و قدرت از سوی ماشین به منبع تغذیه جاری می شود و موتور همانند یک ژنراتور القایی عمل نماید . جریان مغناطیس کنندگی مورد نیاز برای ایجاد میدان گردان از منبع تغذیه استاتور تامین می شود. لذا عملکرد ژنراتور القایی امکانپذیر نمی باشد . مگر آنکه استاتور به منبع تغذیه متصل باشد برای قرار گرفتن در شرایط ترمز ژنراتوری لازم است سرعت موتور از سرعت سنکرون بیشتر باشد . زمانی که استاتور به منبع تغذیه با فرکانس ثابت متصل باشد . حالت ژنراتوری تنها با افزایش سرعت موتور به بالاتر از سرعت سنکرون امکان پذیر می گردد . ولی درصورتی که از منبع فرکانس متغییر استفاده شود. می توان فرکانس منبع را به گونه ای تنظیم نمود که سرعت میدان گردان همواره از سرعت موتور کوچکتر باشد .بنابراین ترمز ژنراتوری تا سرعت های کم عملی خواهد بود . زمانیکه با استفاده از ترمز ژنراتوری سرعت بارهای فعال ثــابت نــگاه داشته می شود افت کوتاه مدت ولتاژ تغذیه و یا افزایش لحظه ای گشتاور بار ممکن است نقطه کار را به ناحیه ناپایدار ببرد. لذا برای حفظ ایمنی در چنین وضعیتی از ترمز مکانیکی در کنار ترمز ژنراتوری استفاده می شود تا از افزایش شدید سرعت جلوگیری بعمل آید. در روش دیگر از خازن که با موتور سری می شود استفاده می شود . این عمل باعث می شود گشتاور ترمزی افزایش یابد . اگر از موتور با رتور سیم بندی شده استفاده شود. افزایش مقاومت روتور محدود ناحیه پایدار را افزایش می دهد.

    قیمت فایل فقط 5,000 تومان

    خرید

    برچسب ها : کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی , کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی , دانلود کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی , پایان نامه کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی , دانلود پایان نامه کارآموزی در شرکت الکتروتکنیک رازی